ابزار وبمستر

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۰:۵۶
فایلستان

ز چیست از همرهان قطع نظر کردهٔ

خلاص از غم شدی رو بسفر کردهٔ

ز چوب شمر لعین عجب حذرکردهٔ

چسان تسلی دهم دلم ز فقدان تو



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۰:۵۶
فایلستان

چرا ز گفتار ماند لعل شکر خوار تو

چرا ز رفتار ماند قامت دلدار تو

ز چیست پژمرده شد نوگل رخسار تو

ببین که عمه کند ناله ز هجران تو



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۰:۵۵
فایلستان

ز بس که روز شبان پدرپدرگفتهُٔ

عاقبت از هجر باب از این جهان رفتهٔ

خوشا بحالت روان نزد پدرکشتهٔ

شوم فدای تو و آن دل بریان تو



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۰:۵۵
فایلستان

مباد در نزد باب شکوه زمین سر کنی

ز قلت آب و نان چشم سیه تر کنی

برادرم را ز من فسرده خاطر کنی

پُرست از درد غم قلب پریشان تو



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۰:۵۴
فایلستان

مباد گوئی که بُد خاک سیه بسترم

مباد گوئی که بُد لباس کهنه برم

مباد گوئی نبود چادر و هم معجرم

شود جگر خون پدر ز چشم گریان تو



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۰:۵۳
فایلستان

مباد گوئی که بُد خرابه مأوای ما

مباد گوئی که بُد خاک سیه جای ما

نظاره گر شامیان بهر تماشای ما

شکسته گردد دل حسین ز عنوان ما



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۰:۵۳
فایلستان

سیل غم حمله چنان کرد که آب از سر رفت

نوجوان اکبر رفت

خشک لب با دل تفتیده و چشم تر رفت

روح پیغمبر رفت

گلشن آل نبی ز آتش بیداد بسوخت

سرو آزاد بسوخت

چمن فاستقم از باد فنا یکسر رفت

نه که برگ و بر رفت

نخلۀ طور ز سوز عطش از پا افتاد

شاخ طوبی افتاد

دود آه دل شه تا فلک اخضر رفت

وز فلک برتر رفت

یک فلک ماه نمود از افق حسن غروب

آه از آن طلعت خوب

تیره شد روی دو گیتی چو مه انور رفت

چشمۀ خاور رفت

یک چمن سرو شد از تیشۀ بیداد قلم

از گلستان قدم

تا قد و قامت رعنای علی اکبر رفت

نخل شکر بر رفت

دره التاج نبوت چه عقیق گلگون

شده غلطان در خون

تا ز شهزادۀ آزاد سر و افسیر رفت

از دم خنجر رفت

شاه را نالۀ شهزاده چه آمد در گوش

شد در افغان و خروش

پیر کنعان بسر پور روان پرور رفت

جانش از پیکر رفت

یوسفی دید ز سر پنجۀ گرگان صد چاک

کز سمک تا بسماک

نالۀ وا ولدا زان شه گردون فرّ رفت

تا در داور رفت

عندلیبانه بر آن غنچۀ خندان بگریست

چون بخونش نگریست

گفت ما را بجگر آنچه ترا بر سر رفت

بلکه افزون تر رفت

ای گل گلشن توحید نهال امید

بتو آخر چه رسید

بوستان خرم و سبز است و گل احمر رفت

نو نهال تر رفت

ای دهان تو روانبخش دو صد خضر و مسیح

که شدی تشنه ذبیح

آب تو از لب شمشیر و دم خنجر رفت

که بر آن خنجر رفت

نوجوانا قد سرو تو زمین گیرم کرد

غم تو پیرم کرد

تو برفتی و بیکباره دل و دلبر رفت

جان و جان پرور رفت

بی فروغ رخت ای شمع جهان افروزم

تیره چون شب روزم

روشنی بخش دل و دیدۀ من دیگر رفت

تا دم محشر رفت

کوکب بخت من از اوج سعادت افتاد

رفت اقبال بباد

وه چه زود از نظرم آن حسن المنظر رفت

آن بلند اختر رفت

ای جوان مرگ من و حسرت دامادی تو

غم ناشادی تو

آرزوها همه با جان من از تن در رفت

نا مراد اکبر رفت

وای بر حال دل غم زدۀ لیلی باد

که ندیدت داماد

خبرت هست چها بر سر این مادر رفت

بی پسر آخر رفت

سر به صحرا زده لیلی ز غمت ای مجنون

با دلی غرقه به خون

تا بشام غم از این دشت بلا یکسر رفت

بی سر و سرور رفت

خاک غم بر سر دنیا که وفا با تو نکرد

جز جفا با تو نکرد

خرمن عمر گرانمایه به یک صرصر رفت

یک جهان اکبر رفت



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۰:۵۱
فایلستان

چشمۀ خور در فلک چارمین

سوخت ز داغ دل ام البنین

آه دل پرده نشین حیا

برده دل از عیسی گردون نشین

دامنش از لخت جگر لاله زار

خون دل و دیده روان ز آستین

مرغ دلش زار چه مرغ هزار

داده ز کف چار جوان گزین

اربعه مثل نسور الربی

سدره نشین از غمشان آتشین

کعبۀ توحید از آن چار تن

یافت زهر ناحیه رکنی رکین

قائمۀ عرش از ایشان بپای

قاعدۀ عدل از آنها متین

نغمۀ داودی بانوی دهر

کرده بسی آب دل آهنین

زهره ز ساز غم او نوحه گر

مویه کنان موی کنان حور عین

یاد ابوالفضل که سر حلقه بود

بود در آن حلقۀ ماتم نگین

اشکفشان سوخته جان همچو شمع

با غم آن شاهد زیبا قرین

ناله و فریاد جهان سوز او

لرزه در افکنده بعرش برین

کای قد و بالای دلآرای تو

در چمن ناز بسی نازنین

غرۀ غرای تو الله نور

نقش نخستین کتاب مبین

طرۀ زیبای تو سرو قدم

غیب مصون در خم او چین چین

همت والای تو بیرون ز وهم

خلوت ادنای تو در صدر زین

رفتی و از گلشن یاسین برفت

نوگلی از شاخ گل یاسمین

رفتی و رفت از افق معدلت

یکفلکی مبر رخ و مه جبین

کعبه فرو ریخت چه آسیب دید

رکن یمانی ز شمال و یمین

ریخت چه بال و پر آن شاهباز

سوخت ز غم شهپر روح الامین

آه از آن سینۀ سینا مثال

داد ز بیدادی پیکان کین

طور تجلای الهی شکافت

سر انا الله بخون شد دفین

تیر کمانخانۀ بیداد زد

دیدۀ حق بین ترا از کمین

عقل رزین تاب تحمل نداشت

آنچه تو دیدی ز عمود و زین

عاقبت از مشرق زین شد نگون

مهر جهانتاب بروی زمین

خرمن عمرم همه بر باد شد

میوۀ دل طعمۀ هر خوشه چین

صبح من و شام غریبان سیاه

روز من امروز چه روز پسین

چار جوان بود مرا دلفروز

و الیوم أصبحت و لا من بنین

لا خیر فی الحیاه من بعدهم

فکلهم أمسی صریعاً طعین

خون بشو ایدل که جگرگوشگان

قد واصلو الموت بقطع الوتین

نام جوان مادر گیتی مبر

تذکرینی بلیوث العرین

چونکه دگر نیست جوانی مرا

لا تدعونی ویک ام البنین

مفتقر از نالۀ بانوی دهر

عالمیان تا بقیامت غمین



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۰:۵۱
فایلستان

ای پدر گردم فدای این تن صد پاره تو

بین پدرجان دختر بی یاور و بی یار تو

گو چه شد بابا سرت کو صفحه گلزار تو

کاین چنین افتادهٔ بی سر تو شاه جهان

در سر نعش پدر گفتا سکینه بافغان

خیز بنگر حال زارم ای شه در خون طپان



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۰:۵۰
فایلستان

نیست کسی حامی بیچارگان آنچنان

زار و گرفتار نگر کودکان آنچنان

خیز از این مهلکه ما را رهان الامان

جمله گرفتاربا آه و فغان یاحسین

از چه فتادی تو بخاک سیاه یاحسین



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
فایلستان
مرکز دانلود فایل
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به فایلستان است. || طراح قالب avazak.ir