ابزار وبمستر

عدم

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۱۱:۴۷
فایلستان

عدم زمانی و عدم دهری. از این نظر که در سلسله آفریدگان عالم طبیعت در ظرف زمانِ پیش و پس از خود نیست عدم زمانی دارد. و باز از آن نظر که در مرتبه عالم طبیعت قرار گرفته و در مرتبه عالم ملکوت و مرتبه دهریّات نیست عدم دهری دارد به این ترتیب عالم طبیعت وجودش به عدم دهری پیشی گرفته پس حادث به حدوث دهری است.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

ظرف زمان

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۱۱:۴۷
فایلستان

برای هر موجودی از موجودات یک ظرف اعتبار می شود که آن موجود در آن ظرفِ ویژه خود واقع است. مانند موجودات زمانی که در ظرفِ زمان خودشان واقع هستند و پیش و یا پس از ظرف زمان خودشان وجود ندارند.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۱۱:۴۶
فایلستان

ای به میدان وفا از دل و جان کرده نثار

سر و تن در ره یار

کرده هفتاد و دو تن یکتنه قربان نگار

همگی شیر شکار

سر به نی شمع دل انجمن ناله و آه

شاهد بزم اله

نقطۀ مرکز یک دائره، سرمه رخسار

محو نور الانوار

تن پر از غنچۀ بشکفته ز پیکان خدنگ

گلشنی رنگارنگ

لاله زاری سر هر غنچه دو صد مرغ هزار

زار چون ابر بهار

نو نهالان همه روئیده به پیرامن او

سبزۀ دامن او

لیک از سوز درون فی الشجر الاخضر نار

تا فلک رفته شرار

همه چون نخلۀ طور از عطش افروخته دل

خشک لب سوخته دل

همه از باد خزان ریخته در فصل بهار

مانده بی گل گلزار

همه شاداب ز خوناب ولی سینه کباب

تشنه از قحطی آب

یک گلستان همه بی آب و دو دریا بکنار

بهرۀ هر خس و خار

یک طرف سرو سهی سای ابوالفضل قلم

از کف افتاده علم

سرو آزادا قدش گشته تهیدست ز بار

دستش افتاده ز کار

تا از آن هیکل توحید جدا گشت دو دست

کمر شاه شکست

رفت و بگسیخت ز هم سلسلۀ یار و تبار

شد حرم بی سالار

یک طرف یوسف حسن ازل و گرگ اجل

گشته همدست و بغل

رنگ خون بر رخ ماهش چه بر آئینه غبار

شد جهان تیره و تار

طرۀ اکبر ناکام بخون رنگین است

دل شه خونین است

نه عجب گر ز غمش خون شده تا روز شمار

نافۀ مشک تتار

یک طرف قاسم ناشاد که در حجلۀ گور

بسته آئین سرور

نو عروسان چمن غمزده و زار و نزار

داغ آن لاله عذار

بدن نازک او تا شده پامال ستور

شد بپا شور نشور

دست و پا تا که بخون سر و تن کرده نگار

چشم گردون خونبار

یکطرف اصغر شیرین دهن از ناوک تیر

آب نوشیده و شیر

غنچه با تنگدلی خنده زد از ناوک خار

بر رخ بلبل زار

طوطی باغ بهشت از ستم زاغ و زغن

رخت بست از گلشن

شکر شُکر فشاند از دهن شکّر بار

بهر قربانی یار

یکطرف پرد گیان شور و نوا سر کرده

همگی بی پرده

بانوان دو سرا شهرۀ هر شهر و دیار

دستگیر اغیار

لاله رویان همه را داغ مصیبت بر دل

همه را پا در گل

بیکس و بی سر و سالار بجر یک بیمار

دست و پا سلسله دار
 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

اربعین

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۱۱:۴۴
فایلستان

اربعین آمد و اشکم ز بصر می‌آید

گوئیا زینب محزون ز سفر می‌آید

باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست

کز اسیران ره شام خبر می‌آید

جرس از سوز جگر نالد و گوید به ملا

که سکینه به سر قبر پدر می‌آید

گرچه پایش بود از خار مغیلان مجروح

به سر قبر پدر باز پسر می‌آید

رود رودی شنوم از طرف شام مگر

ام لیلا بسر نعش پسر می‌آید

کاش می‌داد کسی بر علی اکبر پیغام

کای جوان مادر پیرت ز سفر می‌آید

از پر تیر و لب تشنه فراموش کند

بلبل آیا دگر از شوق به پر می‌آید

ای صباگوی به عباس که از جا برخیز

ام کلثوم تو خم گشته کمر می‌آید

بعد از این نام کنیزی نبرد کس ببرش

که دل سوخته وی به خبر می‌آید



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

اربعین

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۱۱:۴۴
فایلستان

روزگار عمر را هنگام فصل اربعین شد

تیر پران تا بپر بر کشور دل دلنشین شد

شهر بند تن تزلزل یافت از خیل حوادث

ملک قوت را سپاه ضعف هر سو در کمین شد

صفحه کشمیر صورت از خطای نوجوانی

در کهولت شهریار پایتخت ملک دین شد

مشک و کافور و صنوبر بید مجنون در طلب

دور و نزدیک و نهانی آشکارا و یقین شد

مایه و سود تجارت رفت بر یاد خسارت

ذلک الفوز العظیم اسباب خسران المبین شد

خواست سر کو تاج کر منانهند بر فرق افسر

پایمال نصرت طبع کرام الکاتبین شد

رستگاری زین مهالک نیست ممکن هر کسی را

جز کسی کوچاکر کوی امیرالمومنین شد

حضرت مولی الموالی رهبر عالی ودانی

آنکه خیرالمرسلین را بن عم و جانشین شد

کبریا مداح ذات وی ز اظهار تقرب

در زبور و جمله تورات و قرآن مبین شد

تا یدالله فوق ایدیم شود مشهود عالم

در وجودش دست یزدانی برون از آستین شد

پیش از آن کز ماسوی در ماسوی باشد نشانی

نور پاکش رهبر و استاد جبریل امین شد

بندی بنمود از بس حضرت جان آفرین را

آخر از عبدی اطعنی مظهر جان آفرین شد

زد قدم گویی ز امکان با سریر لامکانی

آنچنان با وحدت اندر کسوت و کثرت قرین شد

که در خاک نجف جا کرد در قرب جوارش

بی‌نیاز از جنه الماوی و فردوس برین شد

به من از دوزخ بود در شورش «تبلی السرائر»

هر تن خاکی که با مهر و ولای وی عجین شد

ریسمان حق‌پرستی را چنان تابید محکم

تا میان اهل ایمان عروه الوثقای دین شد

گشت یار انبیاء یک یک ز آدم تا به خاتم

مقتدا و پیشوای اولین و آخرین شد

بدشهاب ثاقب احزاب شیطان دست تیغش

هر کجا مهر رخش تا بنده اندر برج زین شد

تیغ لاشکلش نمود از نفی لا اثبات الا

بسکه در راه خدا با احمد مرسل معین شد

گوی سبقت از میان سابقون السابقون زد

تا وصی نفس پاک رحمه للعالمین شد

فارس بدر و جمل بر هم زن صفین و خبیر

بر عمر ناکثین و قاسطین و مارقین شد

عاقبت از تیغ زهر آلوده نسل مرادی

رویرنگین کرد و گلگون رو چو روز اولین شد

محاسن را که کردی ز اشک از خوف خداتر

موسم پیری خضابش آخر از خون جبین شد

در فلک پیچید بانک و اعلیا از ملایک

مضطرب چون کشتی بی‌بادبان سطح زمین شد

شمه چشم حسن از اشک گلگون رشک جیحون

قامت سرو حسین خم چون کمان از اهل کین شد

روزگار خلق امکان تیره چون اقبال زینب

قلب عالم پر ز خون چون قلب کلثوم حزین شد

بعد قتل حیدر کرار شاه کربلا را

روزگار سفله پرور از عداوت در کمین شد

از زمین کربلا تا شام ویران چون اسیران

حلقه زنجیر و قفل طوق گلوی عبادین شد

کرد با زینب عبیدالله ظلمی در زمانه

درحقیقت به تپرست از کرده وی شرمگین شد

روز شب اندر بیابان بر سر خار مغیلان

خسته و مجروح پای کودکان نازنین شد

جانب کیوان ز چوب خیزران پورسفیان

ناله کلثوم و زینب از یسار و از یمین شد



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

سایه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۱۱:۴۳
فایلستان

ای رفعت و شان فروترین پایه تو

خوبی یکی از هزار پیرایهٔ تو

از بهر خدا سایه زمن باز مگیر

ای سایهٔ رحمت خدا سایهٔ تو
 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

برزخ

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۱۱:۴۲
فایلستان

آنچه مطلوب دل و جان است ابا جان و دلست

لیکن از خود جان آنکه بیخبر بد غافل است

منزل جانان بجان و دل همی جوید دلم

غافل از جانان که او را در دل و جان منزل است

میان آب و گل سازد وطن آنجان و دل

منزلش گرچه برون از خطّه آب و گل است

هر کسی دادند با خود این چنین گنج نهان

لیک هر کس راز خود بر خود طلسمی مشکل است

همه دریا و دریا عین ما بوده ولی

مائی ما در میان ما و دریا حایل است

چشم دریابین کسی دارد که غرق بحر شد

ورنه نقش موج بیند هر که او بر ساحل است

نیست کامل در دو عالم هرکه دریا عین اوست

عین دریا هرکه شد میدان که مرد کامل است

جمله عالم نیست الّا سایهء علم وجود

روی از عالم بگردان زانکه ظل زایل است

سایه بر خورشید بگزین گر تو مرد عاقلی

سایه بر خورشید نگزیند کس کو عاقل است

نیست شان آنکه باشد بر صراط مستقیم

میل کردن جانب چیزی که مردم مایل است

چون بدانستی که حق هستی و باطل نیستی است

در پی حق گیر و بگذر از هر آنچه باطل است

نقطه توحید عین جمع و دریای وجود

حاصل است آنرا که بر خط عدالت واصل است

چیست دانی در میان جان و جانان مغربی

برزخ جامع خط موهوم و حد فاصل است



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

سفینه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۱۱:۴۲
فایلستان

زان رو که نجات از سفینه سبب است

در بحر غمش دلم سفینه طلب است

در بحر سفینه باشد این نیست عجب

در ضمن سفینه بحر باشد عجب است

اگر تجارت بحر و سفینه می‌خواهی

سفینه‌ای که در او بحرها بود این است

سفینه‌ای‌ست که گر صد هزار از آن خواهی

کنار بحر هزارش روان به یک چین است



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

چرخ فلک

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۱۱:۴۱
فایلستان

زبان شانه درازست بر سر عالم

به این که خدمت زلف تو حق شمشادست

جفای چرخ فلک را هم از تو می دانم

که شوخ چشمی طفلان گناه استادست



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

غریبان

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۱۱:۴۱
فایلستان

سر راه غریبان خار روید

ز کشت شان دل بیمار روید

به هر جایی که کارم تخم امید

به جای گل همه آزار روید



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
فایلستان
مرکز دانلود فایل
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به فایلستان است. || طراح قالب avazak.ir