آستان
خرابات آشیان ملک جان است
خرابات آستان لامکان است
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
خرابات آشیان ملک جان است
خرابات آستان لامکان است
روایت آداب قرائت قرآن بود یعنی :
۱ قرائت
۲خضوع
۳ رقت قلب
۴ حزن و ترس در هنگام قرائت
۵ حرمت سبک انگاشتن حق
۶خسارت سنگین در عدم توجه به قرآن
امام ششم (علیه السلام) در منفعت اتصال به قرآن می فرماید :
در قیامت سه نوع کتاب است :
۱ کتاب نعمت
۲ کتاب حسنات
۳ کتاب سیئات
مفاهیم بلند قرآن ، و معانی آسمانی و ملکوتی این کتاب به گونهای است ، که جز آنان که در جهت معنویت از هر حیث پاک و منزه اند به آن نمی رسند .عقل مغلوب ، و نفس معیوب ، و قلب محجوب ، چگونه قدرت راه یافتن به این بارگاه مقدس و والا را دارد.
حواس باطنیه نیز پنج است :
۱ قوه متصرفه
۲ حس مشترک
۳وهم
۴ خیال
۵حافظه
طریقت در لغت به معنانی روش و کیفیت و حالت است که مفهوم واقعی آن بر اساس حقیقت لغوی حرکت و عمل بر طبق قانونی خاص یا مقررات معلومی است .
حقیقت در لغت به معنای حق یعنی ثابت کردن یا ثابت بودن و راستی و درستی و پی بردن به کنه یک واقعیت است .
عرفای بزرگ الهی در ترجمه این سه موضوع فرموده اند :
شریعت راه خداست که آن راه عبارت است از مجموعه اصول و فروع ، و حلال و حرام و برنامه های حسن و احسن .
طریقت عبارت است از عمل به آن قوانینی در کمال احتیاط و اخذ به احسن و اقوم آن .
حقیقت عبارت از پا برجا کردن واقعیات الهی در روح و قلب و در مرحله عمل است با معرفت و تکرار برنامه ها و ریاضت های شرعیه الهیه تا سر حد کشف وعیان یا سرحد حالتی استوار و دریافت برنامه ها به صورت یقین
هر که در نقص دید در خود
کامل تر اهل دین شمارش
وانکه آیت جهل خواند بر خویش
فرزانه راستین شمارش
هر کو هنر است و عیب خود گفت
با جان هنر قرین شمارش
عالم که به جهل خود مقر شد
ز جمله صادقین شمارش
خود را چو ستوده ای نکوهد
عیسای فلک نشین شمارش
منصف که به صدق نفس خود را
خائن شمرد، امین شمارش
و آن که به خود فرو نیامد
پویند حق گزین شمارش
دشنام که خود به خود دهد
مرد سرمایه آفرین شمارش
هیچ روزی نیست ، مگر این که عضوی از اعضای بدن ، از زبان خواهش می کند و می گوید، تو را به خدا سوگند، مبادا مرا به خاطر تو در عذاب افکنند.
مکن مجروح دل ها را به طعنه
چو کردی ، به شدن سامان ندارد
جراحات سنان درمان پذیر است
جراحات زبان درمان ندارد
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من
جور مجنون ببرم, تیشه فرهاد کشم