ابزار وبمستر

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۳:۴۱
فایلستان

آخر ای شمر نه من نوردل زهرایم

از عطش بین که زبان دور لبان می سایم

پاره بود از تیغ و سنان اعضایم

رفت طاقت ز من ای مرتد بی شرم و حیا



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۳:۴۰
فایلستان

خیز که هنگام سواری رسید یا حسین

خیز شها موسم یاری رسید یا حسین

بهرمن این لحظه عماری رسید یاحسین

خیز نما زینب زارت نگاه یا حسین



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۳:۳۹
فایلستان

داغ عباس جوان من ایا شوم شریر

برد از من رمق و نیست بحال تقریر

پیکرم نیست دگر لایق تیر و شمشیر

پیش از این نیست مرا طاقت این جور و جفا



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۳:۳۹
فایلستان

درد من چاره ندارد که بگویم غم خویش

نی دوائی است که بتوانم از او حاصل کرد

خوش بخوابی خبرت نیست ز طفلان پریش

که حسین ارض و سما را ز غمش عاطل کرد

زینب زار تو دانی چه نوائی دارد

حسنت از غم تو حال دلم مشکل کرد



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حق

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۳:۳۸
فایلستان

چون جان تو می‌ستانی چون شکر است مردن

با تو ز جان شیرین شیرینتر است مردن

بردار این طبق را زیرا خلیل حق را

باغ است و آب حیوان گر آذر است مردن

این سر نشان مردن و آن سر نشان زادن

زان سر کسی نمیرد نی زین سر است مردن

بگذار جسم و جان شو رقصان بدان جهان شو

مگریز اگر چه حالی شور و شر است مردن

والله به ذات پاکش نه چرخ گشت خاکش

با قند وصل همچون حلواگر است مردن

از جان چرا گریزیم جان است جان سپردن

وز کان چرا گریزیم کان زر است مردن

چون زین قفس برستی در گلشن است مسکن

چون این صدف شکستی چون گوهر است مردن

چون حق تو را بخواند سوی خودت کشاند

چون جنت است رفتن چون کوثر است مردن

مرگ آینه‌ست و حسنت در آینه درآمد

آیینه بربگوید خوش منظر است مردن

گر مؤمنی و شیرین هم مؤمن است مرگت

ور کافری و تلخی هم کافر است مردن

گر یوسفی و خوبی آیینه‌ات چنان است

ور نی در آن نمایش هم مضطر است مردن

خامش که خوش زبانی چون خضر جاودانی

کز آب زندگانی کور و کر است مردن



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۳:۳۷
فایلستان

میا در کوفه می افتد علم از دست عباست

چو من افتی حسین جان اندر این دام بلا امشب

میا در کوفه میگردی غریب و بیکس و تنها

منم هستم غریب این دیار پر بلا امشب

اگر زینب بیاید کربلا گردد اسیر کین

چو من گشتم اسیر این گروه اشقیا امشب

مباح است نیری خون غریبان گر در این کوفه

که مسلم را نمایند سنگ سار از خانه ها امشب



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۳:۳۷
فایلستان

جز محبت به تو ای شوم جفاگر کردم

چه بدی با تو من بی کس مضطر کردم

من چه تقصیر بحق تو ستمگر کردم

تا که امروز بحقم بنمائی کیفر



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۳:۳۶
فایلستان

خوش آن دلی که به سر شوق کربلا دارد

هوای تربت سلطان نینوا دارد

خوش آن که از وطن خویشتن خیال سفر

به سوی روضه فرزند مصطفی دارد

خوش آنکه در همه عمر میل کرب و بلا

پی زیارت دلبند مرتضی دارد

به تحت قبه آن شاه مستجاب شود

اگرکسی طلب حاجت از خدا دارد

به هر دیار بود دردمند بیماری

ز خاک درگه او دیده شفا دارد

برو به کرب و بلا و ببین ز شاه و گدا

به درگه شه دین روی التجا دارد

اگر حیات ابد همچو خضر می‌طلبی

فرات خاصیت چشمه بقا دارد

به آب کوثر و تسنیم اعتنا نکند

کسی که در لب شط فرات جا دارد

به زائران خود از ساق عرش شاه شهید

نظر به جانب هر یک جدا جدا دارد

برو رواق ابوالفضل را ببین که شرف

هزار مرتبه بر عرش کبریا دارد

ببین چه جاه و جلالی از او نموده به روز

ببین چه روضه و ایوان با صفا دارد

ز زائران برادر نماید استقبال

ببین چقدر علمدار باوفا دارد

خدا نصیب کند وادی السلام نجف

به هر که رو به سوی شاه اولیا دارد

برو مقام علی را ببین به شهر نجف

که خاک درگه او طبع کیمیا دارد

اگر که آرزوی قرب کبریا داری

نظاره کن که علی روی حق نما دارد

مزار مسلم و هانی به مسجد کوفه

برو ببین که چه نور و چسان ضیا دارد



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۳:۳۵
فایلستان

فلک کردی خراب از کید توعالم پریشان شد

گرفتی تنگ ره را آنچنان بر سبط پیغمبر

که عرش اعظم از تدبیر تو چون بید لرزان شد

شدی بر کام بورزاده سفیانی بی دین

ولی حق ز جورت روز و شب در آه و افغان شد

نمودی تیره بر چشم حسین این صبح صادق را

بسان طاهر بشکسته پر افتان و خیزان شد

تمام وحشی و طیر هر یک بسامانش سری دارند

مگر فرزند زهرا ای فلک بی سر و سامان شد

کشانی که حسین را در حریم خواص ربانی

به قصد قتل شد جمعی روان با تیغ بران شد

برای طوف حج چون شد روان آن آیه رحمت

ز نیرنگ فلک غافل چه آن سلطان خوبان شد

سپس دید آنکه خونش اندر آن وادی همی ریزد

روان گردید ز آن وادی ز دیده اشک ریزان شد

عجب از گردش ایام و چرخ واژگون سیرت

چه ظلمی ز اشقیا بر آل پیغمبر نمایان شد

کسی کو بود صاحب خانه گوش ای دوستان دارید

برونش کرد کافر دو سمت دشت و هامونش

ز کینه قوم دون نگذاشتند آن شاه دلخون را

کند اعمال حج اتمام قلب وی هراسان شد

برون شد از مقام قرب تو در هشت ذیحجه

بسوی نینوا با جمله اعوان و یاران شد



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۳:۳۵
فایلستان

گفت مسلم اولین سردارجان بازان منم

درره جانان منم

درخورجام شهادت بالب عطشان منم

بنده یزدان منم

نایب سلطان دین شاهنشه دوران حسین

پادشاه عالمین

میروسردارشجاع خسروخوبان منم

عازم میدان منم

مسلم ابی عم خاصی آل عبا

نورچشم مرتضی

اندراین کوفه بدام لشکرعدوان منم

بادوصدافغان منم

آنکه اول شد روان درکوفه ازنزدحسین

هردم تیروسنین

آنکه اول جان برآهش میکندقربان منم

اندرین میدان منم



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
فایلستان
مرکز دانلود فایل
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به فایلستان است. || طراح قالب avazak.ir