ابزار وبمستر

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۱۸
فایلستان

داغ عباس جوان من ایا شوم شریر

برد از من رمق و نیست بحال تقریر

پیکرم نیست دگر لایق تیر و شمشیر

پیش از این نیست مرا طاقت این جور و جفا



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۱۷
فایلستان

آخر ای شمر نه من نوردل زهرایم

از عطش بین که زبان دور لبان می سایم

پاره بود از تیغ و سنان اعضایم

رفت طاقت ز من ای مرتد بی شرم و حیا



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۱۶
فایلستان

گو تو بعباس و علی اکبرم از کرم

یا که بیایند زمانی برم در حرم

جانب کوفه روم ای محترم با حرم



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۱۵
فایلستان

دیده گشا و ببین باب تو ای مه مثال

نشسته بالین تو باخاطر پر ملال

قامت موزون من از غم تو گشته دال

آرزوی زندگی نیست گمانم علی



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۱۵
فایلستان

شیرخوار اصغر من یا ولدی یا ولدی

نورچشم تر من یا ولدی یا ولدی

غنچه اهل تو از سوز عطش گشته کبود

حرمله بر لب عطشان تو رحمی ننمود

رگ خون در عوض شیر بحلق تو گشود

نوگل احمر من یا ولدی یا ولدی

نالهٔ بی کسیم چونکه رسیدت بر گوش

بهر زاری من زار کشیدی تو خروش

گل پژمرده من یا ولدی یا ولدی

غرقه در خون ز لب خشک تو گردیده دلش

نوگل نورس من یا ولدی یاولدی

بود امیدم که هم آوای بمادر باشی

مونس و همدم و همراز بخواهر باشی

شمع محفل شب دامادی اکبر باشی

ای ز جان بهتر من یا ولدی یا ولدی

گل نشکفته من از چه شدی خارخسان

از چه رو رفته ای ای طاهر من سوی جنان

از غمت مادرزارت کشد از سینه فغان

مرغ بی بال و پر من یاولدی یا ولدی

نوک تیر ستم حرمله کردت سیراب

شده  دل مادر محزون تو از غصه کباب

خواهران تو همه در غم تو دیده پرآب 

ای یگانه گهر من  یا ولدی یا ولدی

یوسف من شده از هجر تو مادر محزون

چون ببینم بدن نازکت آغشته بخون

کنم از اشک بصر دشت بلا را جیحون

ای تو نور بصر من یاولدی یا ولدی



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۱۴
فایلستان

سهیل امشب میا بیرون الی صبح مادر اصغر

سر گهواره اصغر زند بر سینه و بر سر

برای آن سهیل خود شرر زد مستی داور

زند بوسه گلوی وی الی تا صبح گریان است

سهیل امشب میا بیرون که کلثوم بغم فرسا

برای حضرت عباس نموده دیدگان دریا

زند بوسه دو بازویش فکنده یک جهان غوغا

ز ماه عارضش تا صبح پریشان حال و نالانست

سهیل امشب میا بیرون که زینب با دل خسته

برای خسرو خوبان دل از این دهر بر بسته



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۱۳
فایلستان

ای به میدان وفا از دل و جان کرده نثار

سر و تن در ره یار

کرده هفتاد و دو تن یکتنه قربان نگار

همگی شیر شکار

سر به نی شمع دل انجمن ناله و آه

شاهد بزم اله

نقطۀ مرکز یک دائره، سرمه رخسار

محو نور الانوار

تن پر از غنچۀ بشکفته ز پیکان خدنگ

گلشنی رنگارنگ

لاله زاری سر هر غنچه دو صد مرغ هزار

زار چون ابر بهار

نو نهالان همه روئیده به پیرامن او

سبزۀ دامن او

لیک از سوز درون فی الشجر الاخضر نار

تا فلک رفته شرار

همه چون نخلۀ طور از عطش افروخته دل

خشک لب سوخته دل

همه از باد خزان ریخته در فصل بهار

مانده بی گل گلزار

همه شاداب ز خوناب ولی سینه کباب

تشنه از قحطی آب

یک گلستان همه بی آب و دو دریا بکنار

بهرۀ هر خس و خار

یک طرف سرو سهی سای ابوالفضل قلم

از کف افتاده علم

سرو آزادا قدش گشته تهیدست ز بار

دستش افتاده ز کار

تا از آن هیکل توحید جدا گشت دو دست

کمر شاه شکست

رفت و بگسیخت ز هم سلسلۀ یار و تبار

شد حرم بی سالار

یک طرف یوسف حسن ازل و گرگ اجل

گشته همدست و بغل

رنگ خون بر رخ ماهش چه بر آئینه غبار

شد جهان تیره و تار

طرۀ اکبر ناکام بخون رنگین است

دل شه خونین است

نه عجب گر ز غمش خون شده تا روز شمار

نافۀ مشک تتار

یک طرف قاسم ناشاد که در حجلۀ گور

بسته آئین سرور

نو عروسان چمن غمزده و زار و نزار

داغ آن لاله عذار

بدن نازک او تا شده پامال ستور

شد بپا شور نشور

دست و پا تا که بخون سر و تن کرده نگار

چشم گردون خونبار

یکطرف اصغر شیرین دهن از ناوک تیر

آب نوشیده و شیر

غنچه با تنگدلی خنده زد از ناوک خار

بر رخ بلبل زار

طوطی باغ بهشت از ستم زاغ و زغن

رخت بست از گلشن

شکر شُکر فشاند از دهن شکّر بار

بهر قربانی یار

یکطرف پرد گیان شور و نوا سر کرده

همگی بی پرده

بانوان دو سرا شهرۀ هر شهر و دیار

دستگیر اغیار

لاله رویان همه را داغ مصیبت بر دل

همه را پا در گل

بیکس و بی سر و سالار بجر یک بیمار

دست و پا سلسله دار



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۰۳
فایلستان

نام خود بنما بیان بنیاد نیکویت ز کیست

نالهٔ زارت ز چیست

گفت مسلم ابن عم شاه مظلومان منم

خار این بستان منم

طوعه گفتا در جواب آن غریب دل فکار

با دو چشم اشکبار

مسلما آنکس دهد جان در ره مهمان منم

بگذرد از جان منم

بگذرم از جان و شوم من با غریبان آشنا

با تو ای سرو رسا

آنکه دنیا را دهد بر جنت رضوان منم

در ره ایمان منم

پا بنه در خانه ام تا سر کنم قربان تو

جان فدای جان تو

دوست گر خواهی بکوفه از دل و از جان منم

بگذرت از جان منم



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۰۳
فایلستان

آنکه اول بیعتش را کوفیان کردند قبول

یک بیک کردند نزول

بعد بیعت با دل بشکسته سوزان منم

با دل بریان منم

کودکانم رفت و من تنها ندارم مونسی

مُردم از این بیکسی 

نیمهٔ شب بیکس و بی یار و بی طفلان منم

با غم هجران منم

در غریبی من کجا جویم بخود یک آشنا

ای کریم رهنما

آنکه باشد همدم این درد بیدرمان منم

با دل نالان منم

منکه میدانم شوند طفلان من آخر شهید

از جفا های یزید

آنکه بی طفلان و یار و بی سرو سامان منم

فارق از دوران منم

شیعیان اندر غریبی الامان از بی کسی 

من ندارم دست رسی

یک تن و یک لشکردریای چون عمان منم

غرق این طوفان منم

باالاهانیمه شب در کجا روی آورم

بی کس و بی یاورم

آنکه باشد در غریبی زار و سرگردان منم

عاشق حیران منم

یک زنی در شهر کوفه طوعه می بودی بنام 

با دو صد شوق تمام

شد خبر گفتا غریبان را کند احسان منم

مونس یاران منم



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۰۲
فایلستان

میا در کوفه می افتد علم از دست عباست

چو من افتی حسین جان اندر این دام بلا امشب

میا در کوفه میگردی غریب و بیکس و تنها

منم هستم غریب این دیار پر بلا امشب

اگر زینب بیاید کربلا گردد اسیر کین

چو من گشتم اسیر این گروه اشقیا امشب

مباح است نیری خون غریبان گر در این کوفه

که مسلم را نمایند سنگ سار از خانه ها امشب



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
فایلستان
مرکز دانلود فایل
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به فایلستان است. || طراح قالب avazak.ir