مُحْدَث
مُحْدَث که عدم است نمی تواند موجود حقیقی شود و این امری محال است و وجود او «نمود» بی «بود» است. و «وجود» که دوام و بقاء و همیشه بودن ذات اوست، «قدیم» و فناناپذیر است.
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
مُحْدَث که عدم است نمی تواند موجود حقیقی شود و این امری محال است و وجود او «نمود» بی «بود» است. و «وجود» که دوام و بقاء و همیشه بودن ذات اوست، «قدیم» و فناناپذیر است.
در عالم معنی و آخرت «مرگ تن» وجود ندارد و مرگ جسمانی در عالم مادّه و مُلک می باشد. همچنین در عالم ملکوت، جسم و روح آدمی به سبب نور وجود حقیقی واحد و متحد گشته و فنا و زوال ندارد و در آنجا حیات همیشگی و جاودانه دارد.
«قلب المؤمن عرش الله الاعظم» حدیث نبوی: دل مومن عرش و تخت خداوند است.
«سبحان من ظهر فی بطونه و بطن فی ظهوره» پاک است خدایی که پیداست در پنهانی خود و پنهان است در پیدایی خود.
ربّ الارباب، ذات حق است به اعتبار اسم اعظم و تعیّن اوّل که منشاء تمام اسماء و صفات است و غایة الغایات است. تمام توجهات بدو است و تمام اشارات بدان.
حضرت علی(علیه السلام) فرمود: «سبحان من اتسعت رحمته فی عین نقمته و اشتدّت نقمته فی عین نعمته» پاک است خدایی که رحمت او در عین عذاب واسع است و شدید است نقمت او در عین رحمتش.
در معانیِ الفاظ توجه به غایت و نهایت معنی داشته باش که هدف و مقصود نهایی از بیان لفظ چه بوده است و مناسبت ها و اسباب و لوازم میان هر یک از معانی معقوله و الفاظی که در برابر محسوسات قرار می دهی را تشخیص داده و آنها را رعایت کن و به کار گیر.
طرائق، جمع طریقه، به معنای ممرّ و مسیر، یا بهتر بگوییم: مسیر کواکب و مدارات ستارگان سیاره را میرساند که هم با هیئت قدیم و هم با هیئت جدید سازگار است. زیرا بر فرض قدیم، تمام افلاک که مدارات کواکباند، به دور زمین قرار دارند. بر فرض جدید هم، همگی به دور خورشید میچرخند که از لحاظ فیزیکی بیرون از محیط زمین و بر حسب ظاهر بالای زمین قرار دارند.