دریای حقیقت
دردانهٔ دریای حقیقت درد است
درد است که میزان عیار مرد است
ای خاک ره یار، عزیزش می دار
این طفل یتیم اشک، غم پرورد است
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
دردانهٔ دریای حقیقت درد است
درد است که میزان عیار مرد است
ای خاک ره یار، عزیزش می دار
این طفل یتیم اشک، غم پرورد است
ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسکُمْ إِلَّا فِی کِتابٍ.
آلاء بر بنده واجب است که اقرار دهد و ایمان آرد که هر چه بوی رسد نعمت یا مصیبة، آسانی یا دشواری، سعادت یا شقاوت، همه بتقدیر و تدبیر خداوند است، بارادت و مشیت او بدانش و خواست او.
تقدیر الهی و حکم ربّانی، آفتاب رخشان هر چند فرو می شود از قومی تا بر ایشان ظلمت آرد، بقومی باز برآید و نور بارد.
الهی، آن روز کجا بازیابم که تو مرا بودی و من نبودم تا با آن روز نرسم میان آتش و دودم و اگر بدو گیتی آن روز را بازیابم، برآسودم، و ربود خود دریابم، به نبود خود خوشنودم، من کجا بودم که تو مرا خواندی، من نه منم که تو مرا ماندی.
نور ایمان از بیاض روی اوست
ظلمت کفر از سر یک موی اوست
ذره ذره در دو عالم هر چه هست
پرده از آفتاب روی اوست
هر که شعله از نور صدق برو تافت، ثقل دنیا نتواند کشید و زینت و تنعم دنیا نتواند دید و هر که از تفرقه رسم و عادت خلاص یافت، نسیم حقیقت نتواند کشید، و جمله موجودات عالم مملو از نورند و عالا مالامال از نور است که جان عالم است.
مثل العالم الذی یعلم الناس الخیر و ینسی نفسه، کمثل السراج یضیء للناس و یحرق نفسه».
مثل دانشمندی که نیکی را به مردم می آموزد اما خود را فراموش می کند، بسان چراغی است که اطراف خود را روشن می کند ولی خود را می سوزاند.
چون به حکم ازلی مراتب همه موجودات عالم و آفرینش آنها به یکدیگر پیوسته و مرتبط می باشد نابودی یک ذرّه از عالم نابودی کل عالم را در پی دارد همچون حلقه های زنجیری که به هم پیوسته اند اگر یک حلقه از بین برود زنجیره از هم خواهد گسیخت از طرفی دیگر چون حقیقت ذرّه و عالم ذات، واحد است. اگر حقیقت ذره نابود شود همه عالم نابود گردیده است. همچنین اجزاء عالم وضع و ترتیب خاصی در مراتب آفرینش دارند هرگاه یک ذرّه را از جای خود بردارند یا جا به جا کنند، آن موضع نیز نابود می شود و ترتیب عالم به هم می خورد و اختلال به وجود می آید.
صواب کرد که پیدا نکرد هر دو جهان
یگانه ایزد دادار بی نظیر و همال
وگرنه هرچه ببخشیَتی به روز عطا
امید بنده نبودی به ایزد متعال
ایدل تو چرا در این جهان بی خبری
روزان و شبان در طلب سیم و زری
سرمایه تو در جهان یک کفن است
آنهم بگمانم آیا ببری یا نبری
مرغ بریان بچشم آدم سیر
کمتر از تره بر خوان است
وآنیکی دستگاه مروت نیست
شلغم پخته هم مرغ بریان است
«وَتَرَی الْمَلَائِکَهَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْش یُسَبِّحُونَ بحَمْدرَبِّهِمْ وَقُضِیَبَیْنَهُم بالْحَقِّ وَقِیلَ الْحَمْدُلِلَّهِ رَب الْعَالَمِینَ»(زمر:۷۵)؛ و فرشتگان را بینی که گرد عرش را فرا گرفته اند، پروردگارشان را همراه با سپاس و ستایش به پاکی یاد می کنند، و میانشان به راستی و درستی داوری شود، و گفته شود: سپاس و ستایش خدای راست، پروردگار جهانیان.