مرثیه
ز این فداکاری نمودی هر دو عالم را رهین
تحت فرمان تو باشد آسمان و هم زمین
امر امر تو است روز و اسف ای شاه دین
اخیار توست نار و نور کوثر یا حسین
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
ز این فداکاری نمودی هر دو عالم را رهین
تحت فرمان تو باشد آسمان و هم زمین
امر امر تو است روز و اسف ای شاه دین
اخیار توست نار و نور کوثر یا حسین
خنجرت می نبرد خنجرم ای شمر دغا
شرم آهن کند از بوسه که فرالوراء
پس به پیچان و سرم را تو جدا کن ز قفا
عاصیا نظم تو خون کرد دل خیرالنساء
مگر نه جدّت ترا حسین منی بخواند
مگر نه آن شه ترا بدامنش مینشاند
ز شیره جان خود بکوچکی پروراند
مگر شها نیستی برادرم یا حسین
خیز نگر چشم ترم یا حسین
تو آن حسین نیستی ز بهر یک تار مو
چه شد جدا از سرت ز شانه ایماه رو
مادر زارت نمود ز غصه دل را رفو
چه بی فغانها کشیده مادرم یاحسین
خیز نگر چشم ترم یاحسین
ایمه گردون نشین از چه مکان در زمین
نمودی ای گلعزار شدی بخواری قرین
مقام قربت چه شد چرا شدی این چنین
فتاده پاره پاره برابرم یاحسین
خیز نگر چشم ترم یاحسین
توآن حسین نیستی که جبرئیل امین
ببرد قنداقه ات بساق عرش برین
به قرب خاص خدا شدی تو مسند نشین
بنزد جدّت بدی تو محترم یاحسین
خیز نگر چشم ترم یاحسین
ایمه گردون نشین از چه مکان در زمین
نمودی ای گلعزار شدی بخواری قرین
مقام قربت چه شد چرا شدی این چنین
فتاده پاره پاره برابرم یاحسین
خیز نگر چشم ترم یاحسین
تا تو بودی سپه خصم بدل داشت هراس
خیز از جای نگویند گروه نشناس
کشته گردیده ز شمشیر مخالف عباس
بر نعش تو بین دیده گریانم اخی
ای ابوالفضل ایا ماه درخشانم اخی
یک جهان دشمن و من یک تن طفلان بیتاب
کودکان تشنه همه منتظرند از پی آب
تو بخون خفته چه دلها ز عطش گشته کباب
سوخته ز آتش طفلان سرو سامان اخی
ای ابوالفضل ایا ماه درخشانم اخی