دفتر عالم
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۶:۲۸
نظرات (0)
ای که باشد ذره ای از مهر رویت آفتاب
گشته ذرات جهان مهر جمالت را سحاب
منعدم گردد جهان از سطوت نور جلال
از جمال خویش اگر یکره براندازی نقاب
کلک صنع ات زد رقم بر صفحه هستی بسی
تا که آدم شد زدیوان کمالت انتخاب
دفتر عالم چه باشد وصف ذاتت را بیان نسخه آدم چه باشد شرح وصفت را کتاب
گر کسی گوید مرا غیر از تو یاری هست نیست یا به جز عشق توام یک لحظه کاری هست نیست
یا ترا با من گهی ناز و عتابی نیست هست
یا مرا بی تو دمی صبر و قراری هست نیست
یا کسی را در دل از تو اضطرابی نیست هست یا دلی را جز غم تو غمگساری هست نیست
یا کسی را بر دل از هجر تو باری نیست هست یا دمی در خلوت وصل تو یاری هست نیست
در همه جا جلوه گر حسن رخ یار ماست
روی همه دلبران مظهر دلدار ماست
ما زدیار حبیب آمده اینجا غریب
عشق در این مرحله رهبر و غمخوار ماست
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]