عمر
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۷:۱۳
نظرات (0)
رسید عمر به پنجاه و پنج یا شش سال
گشای دیده الهی کنون ز خواب و خیال
زند به اوج سعادت همای جان شهپر
اگر روان رهد از دام حسّ و وهم و خیال
سمند نفس به صحرای طبع می تازد
براق عقل رساند تو را به عرش وصال
چرا نمی روی ای دل به کوی صدق و صفا
چرا نمی پری ای جان ز دام جهل و ضلال
چو جان ز دام حوادث رود به ملک بقا
خوش آن زمان که ز دام جهان کنم پرواز
زند به باغ ابد مرغ جان من پر و بال
از این سرا همه یاران و همرهان سفر
شتافتند به ملک ابد ز شوق وصال
خوشا دمی که ز غوغای این جهان منهم
به کوی دوست روم زین سرای رنج و ملال
گذشت عمر و رفیقان و دوستان رفتند
گشای دیده الهی کنون ز خواب و خیال
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]