شکسته
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۷:۱۵
نظرات (0)
ای راحت روح هر شکسته
بخشای به لطف بر شکسته
بر جان من شکسته رحم آر
کاشکسته ترم ز هر شکسته
پیوسته ز غم شکسته بودم
این لحظه شدم بتر شکسته
ای بار غمت شکسته پشتم
تو رخ ز شکسته بر شکسته
بر سنگ مزن تو سینه ی ما
بی قدر شود گهر شکسته
ای تیر غمت رسیده بر دل
پیکان تو در جگر شکسته
بی لطف تو کی درست گردد
جانا دل من به سر شکسته
آمد به درت ندیده رویت
زان شد دل من مگر شکسته
در کوی تو جان سپرد دگر بار
آن مرغک بال و پر شکسته
دل بنده ی تست در همه حال
گر غمزده است و گر شکسته
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]