مرثیه
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۰۱:۰۷
نظرات (0)
بسته بودم بهوای گل روی تو دلم
لیک صیاد اجل حرکت متعجل کرد
بین علی را ز غمت ناله نماید چه هزار
دارد افسوس که این سرو قدت در گل کرد
روز شب میزنم از درد فراقت فریاد
چه کنم نقش تو در خانه دل منزل کرد
روزگاری بتو دل بستگیم زهرا بود
کی شود حب تو یکباره برون از دل کرد
کی کمانم تو روی زیر گل ایماه عذار
عجب از کید فلک نقش عمل زایل کرد
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]