مرتبة قلب
یکی از شئون نفس ناطقة انسان مرتبة قلب اوست که در فارسی از آن به «دل» تعبیر می کنند. قلب به معنای گردیدن و جا به جا شدن است. نفس انسان حال واحدی ندارد و دائماً در انقلاب است. گاه حال خوشی دارد و گاه بد حال است. گاهی در هنگام نماز و دیگر عبادات حال مناجات داردو گاهی ندارد. یک وقت است دست به قلم می شود و خوب می نویسد و وقت دیگر هر چه سعی می کند نمی تواند بنویسد. دوستی ها، معاشرتها، رفت و آمدها همه و همه در حالات و دگرگونیهای قلب مؤثرند. گاهی انسان می بیند جرقه ای خورده و حالات خوشی دارد اما پس از مدتی متوجه می شود به واسطة جرقه ای دیگر افول کرده و آن حال خوش را از دست داده است. حال که منقلب شد خوب و بد می گردد. این بخش از نفس ناطقه را تعبیر به «قلب» یا «دل» می کنند.
روزی از حضرت یعقوب (علیه السلام) پرسیدند: چرا وقتی فرزندت را در تاریکی کنعان به چاه انداختند متوجه نشدی اما توانستی پس از چهل سال بو پیراهنش را از سرزمین مصر که تا یمن فاصلة بسیار داشت حس کنی. در جواب فرمود:
بگفتا: حال ما برق جهان است
دمی پیدا و دیگر دم نهان است
گهـــی بـر طارم اعلــی نشینیم
گهی تا پشت پـای خود نبینیــم
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]