مرثیه
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۱۴:۲۱
نظرات (0)
فلک کردی خراب از کید توعالم پریشان شد
گرفتی تنگ ره را آنچنان بر سبط پیغمبر
که عرش اعظم از تدبیر تو چون بید لرزان شد
شدی بر کام بورزاده سفیانی بی دین
ولی حق ز جورت روز و شب در آه و افغان شد
نمودی تیره بر چشم حسین این صبح صادق را
بسان طاهر بشکسته پر افتان و خیزان شد
تمام وحشی و طیر هر یک بسامانش سری دارند
مگر فرزند زهرا ای فلک بی سر و سامان شد
کشانی که حسین را در حریم خواص ربانی
به قصد قتل شد جمعی روان با تیغ بران شد
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]