مرثیه
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۰:۴۱
نظرات (0)
بگوبادصبابرخاصی آل عباامشب
سلامی نزد او از مسلم بی اخی امشب
پیام من رسان و شرح حال کوفیان برگو
که این امت شکستند شیشه غهدووفاامشب
همین مردم که بوسیدند اول دست مسلم را
نمایند سنگ باران ازسرهر بام ها امشب
چگویم ازغریبی رفت طفلان و شدم تنها
به خود نامم ویا برکودکان بینواامشب
چه سازم بارهانیمه شب زارو سرگردان
نهم سربرسردیوارها من آشنا امشب
صبا برگوحسین راالامان زین خلق بی ایمان
گرفتارم بدام کوفیان بی حیا امشب
میا درکوفه ای جان پسرعم هرچه می توانی
که دارم یک دلی پرخون از این قوم دغا امشب
اگرآئی بکوفه اکبر از لیلاجداگردد
منم از طفلهای خویشتن گشته جدا امشب
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]