چرخ
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۵:۱۹
نظرات (0)
در تعلق کوه آهن در شمار سوزن است
در تجرد سوزنی همسنگ کوه آهن است
پاک کن دل را، ز دست انداز چرخ آسوده شو
تا بود در تخم غش، سر گشته پرویزن است
پاک گوهر را نباشد روزی از خاک وطن
سنگ بندد بر شکم یاقوت تا در معدن است
تا لب نانی به دست آرم چه خونها می خورم
دست کوته را تنور رزق چاه بیژن است
گفتگوی عشق را از عقل پنهان داشتن
راز را آهسته پیش گوش سنگین گفتن است
دل در آزارست تا با عقل و هوش آمیخته است
شعله فریادی است تا آب و نمک در روغن است
چون نگیرد آه را دل در فضای آسمان؟
دوزخ دود سبکرو، خانه بی روزن است
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]