کربلا
بنیاد بارگاه سلیمان به باد داد دیو پلید، پای چو بر تخت جم نهاد
بس آسمان ز واقعه سبط مصطفی بر هر دلی که بود، دو صد داغ غم نهاد
بر قبه فلک، غم و اندوه زد علم روزی که او به دست برادر علم نهاد
آتش ز سوز اهل حرم در جهان گرفت چون رخ گه وداع به سوی حرم نهاد
رفت از هجوم غم، قدم آسمان ز جای تنها چو او به عرصه میدان قدم نهاد
ای کاش دل شدی ز غم او چو بحر خون وز دیده، قطره قطره به حسرت شدی برون
در کربلا چو وقت جهاد و غزا رسید دور طرب سر آمد و، روز عزارسید
از کوفه، خیل فتنه گروه از پس گروه بر قصد کینه خلف مرتضی رسید
لبریز کرد ساقی دوران پیاله را چون دور غم به خامس آل عبا رسید
از عاشقان نگفت کسی در گه الست چون او (بلی) چو وقت قبول بلا رسید
در خیمه حرم ز جفا آتشی زدند کز صحن ارض، دود به سقف سما رسید
فریاد الغیاث حریمش ز خیمه گاه تا پیش پرده حرم کبریا رسید
از غم رسید ناله یثرب به کربلا چون سوی یثرب این خبر از کربلا رسید
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]