صالحان
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۲:۵۰
نظرات (0)
گویند یکی از جمله صالحان به بازار رفت تا بنده ای خرد. غلامی را نزد او آوردند، گفت: یا غلام! چه نامی؟ گفت: فلان. گفت: چه کار کنی؟ گفت: فلان کار، گفت: نخواهم این غلام را. غلامی دیگر آوردند به او، گفت: یا غلام! چه نامی؟ گفت: آن که توأم خوانی. گفت: چه خوری؟ گفت: آن خورم که تو دهی. گفت: چه پوشی؟ گفت: آنچه توأم پوشانی. گفت: چه کنی؟ گفت: آنچه توأم فرمانی. گفت: چه اختیار کنی؟ گفت: من بنده ام بنده را به اختیار و فرمان چه کار؟ گفت: این بنده، راستینه است؛ او را بخرید.
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]