مرثيه
يا حبيبي غم مخور من ياور و يارتوام
اندراين بازار سربازان خريدار توام
من نداني بيش از تو من گرفتار توام
خون بهاي تو منم اي سبط حيدر ياحسين
شمس خاور يا حسين
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
يا حبيبي غم مخور من ياور و يارتوام
اندراين بازار سربازان خريدار توام
من نداني بيش از تو من گرفتار توام
خون بهاي تو منم اي سبط حيدر ياحسين
شمس خاور يا حسين
خواستم من تا ترا بينم بغربت مبتلا
راس تو درنوك ني عريان تنت در كربلا
اهل بيت تو اسير كوفيان بي حيا
واقعا اين سر كه باشد زينب افسر يا حسين
شمس خاور يا حسين
ز اين فداكاري نمودي هر دو عالم رارهين
تحت فرمان تو باشد آسمان و هم زمين
احرار تو است روز واسف اي شاه دين
اخيار توست نار و نور و كوثر ياحسين
شمس خاور يا حسين
گرعلي اصغر ز پيكان سر شد شهيد
قاسمت گرتيغ عدوان قامتش درخون كشيد
نخل ياران ترا تيغ جفا يكسر بريد
غم مخور باشم ترا من يار و ناصر يا حسين
شمس خاور يا حسين
گر علي اكبرت گرديد ز زين واژگون
شد دو تا راسش ز تيغ ليلا دلش از عم غمون
ماند اين داغت بدل تا روز محشر يا حسين
شمس خاور يا حسين
مست صبها ي الست من شدي اي گلعزار
خوش مطاعي كرده وارد در اين شهر وديار
من خريدار اين بازار تو يكسر يا حسين
شمس خاور يا حسين
هر شب جمعه به خروش و نوا
فاطمه طاهره خيرالنسا
روي نمايد به سوي نينوا
گريد و گويد به صف كربلا
كرب و بلا نور دو عينم كجاست
سيد مظلوم حسينم كجاست
مونس من مونس و غمخوار داشت
دادرس و ياور و انصار داشت
يار و علمدار و مددكار داشت
نيست چرا يك تن از ايشان بجا
كرب و بلا نور دو عينم كجاست
سيد مظلوم حسينم كجاست
عون چه شد جعفر بييار كو
قاسم بيمونس و غمخوار كو
حضرت عباس علمدار كو
كو علي اكبر فرخ لقا
كرب و بلا نور دو عينم كجاست
سيد مظلوم حسينم كجاست
شمر چون بر سينه او جا نمود
ديده حق بين شه دين وانمود
قطره از آب تقاضا نمود
كرد چرا تشنه سروي جدا
كرب و بلا نور دو عينم كجاست
سيد مظلوم حسينم كجاست