مؤمنان
مؤمنان در آيت از اللَّه هر سه ميخواهند كه نه هر كه راه ديد در راه برفت، و نه هر كه رفت بمقصد رسيد. و بس كس كه شنيد و نديد و بس كس كه ديد و نشناخت و بس كس كه شناخت و نيافت.
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
مؤمنان در آيت از اللَّه هر سه ميخواهند كه نه هر كه راه ديد در راه برفت، و نه هر كه رفت بمقصد رسيد. و بس كس كه شنيد و نديد و بس كس كه ديد و نشناخت و بس كس كه شناخت و نيافت.
حكمت الهي اقتضاء آن كند كه در هر روزگاري و در هر قرني قومي باشند كه اشتغال ايشان در كار دين و تحصيل علم و عمل باشد، و قومي كه اشتغال ايشان بعمارت دنيا، و اگر نه چنين بودي عالم خراب گشتي.
عمل از جمله اعراض است نه از جمله اجسام كه در ترازو توان نهاد، يا وصف آن بثقل و خفة توان كرد، پس سختن آن در ترازو چون درست آيد.
توزن بها الحسنات من نور، و موضعها عن يمين العرش، و التي توزن بها السيئات من ظلمة، و موضعها عن يسار العرش.
دو معاني به يكديگر موصول است و نهايت يكي بدايت ديگر يك باشد ونهايت و بدايت جز اندر تفاريق صورت نگيرد و آنچه نسبت آن به تفرقه باشد،اندر حكم متساوي باشد و جمع نفي تفاريق بود.
هركه نعمت بيند، بر خود بيند خود را ديده باشد و هر كه منعم بيند به وي بيند، خود را نديده باشد.
از آنچه دل اهل حق مجرد ميبايد از كل مُثبَتات، و به نابنايي هرگز از بند اشيا راحت نباشد و از آفت آن رستگاري نه.
از غلبهٔ محبت حق تعالي و صَحْو عبارتي از حصول مراد و اهل معاني را اندر اين معني سخن بسيار است، گروهي اين را بر آن فضل مينهند و گروهي بر خلاف.
شمع آمد و گفت: كيست گمراه چو من
در حلق طناب مانده ناگاه چو من
تا خام رگي چو موم نبود نرود
از جهل به ريسمان فرو چاه چو من
شمع آمد و گفت: دل گرفت از خلقم
كافتاد ز خلق آتشي در فرقم
چون زار نسوزم و نگريم بر خويش
آتش بر فرق و ريسمان در حلقم