وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
فايلستان

ابزار وبمستر

حق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۲۶:۲۴
فايلستان

اين قصيده را كجورى در شب نيمه شعبان ۱۲۸۸ به نظم كشيده است
بر هستى خويش حجتى دارد حق
و از اين حجّت مسرتى دارد حق
مرات جمال ذوالجمالى را
چشمى خواهد كه صورتى دارد حق
يكتاست خدا و خواست ازين حجّت
ظاهر سازد كه وحدتى دارد حق
حق بين بايد كه تا ببيند حق را
و آنكه داند حقيقتى دارد حق
هر كس خواهد كه حق ببيند پيدا
با اين حجّت شباهتى دارد حق
در روز نخست خواست يزدانش
در عين فراق وصلتى دارد حق
در پرده غيب كرد پنهانش
تا دانى كه غيبتى دارد حق
رحمت آمد زحق به خلقان يكسر
صد رحمت چه رحمتى دارد حق
اين قامت را هر آنكه بيند داند
قطعاً فردا قيامتى دارد حق
آن روى نكوى, هر كه بيند گويد
برتر زجهان جنّتى دارد حق
آن لعل لب خندان را بينى گوئى
اندر كوثر سقايتى دارد حق
عالم همه حجت است و حجت عالم
با اين حجّت محبّتى دارد حق
از سلسله مشك موى عنبر سايش
از ظلمت شب حكايتى دارد حق
از آئينه جمال مهر افروزش
زانوار كواكب آيتى دارد حق
اين دايره وجود را قطبى بايد
و اين اشياء را مشيّتى دارد حق
از خَلقِ مشيّت است اشياء پيدا
و از خلقِ مشيّت حكمتى دارد حق
تركيب عناصر وجودش را ديدم
دانستم بساطتى دارد حق
آثار و صنايع الوهيّت را
در اين حجّة سجلّتى دارد حق
آفاق وجود و انفس امكانى
از اين آية دلالتى دارد حق
گويند خداى لا مكانست بلى
در اين حجّة مكانتى دارد حق
برداشت خداى نه سپهر گردون
اكنون بنگر چه قوتى دارد حق
حاشا للّه ولو حش اللّه منه
اين دست خداست قدرتى دارد حق
از اين حجّة خداى احيا سازد
و از اين حجّة امانتى دارد حق
و از اين حجّة رواج ايمان گردد
و از اين حجّة شريعتى دارد حق
اين دولت آخر الزّمان است آخر
در طور وجود جلوتى دارد حق
و آن دولت كفر مى نماند هرگز
روزى آيد كه رجعتى دارد حق
از اين حجّة بقاء عالم پيدا
و از اين حجّة عنايتى دارد حق
امروز كه روز نيمه شعبان است
اندر عالم ولادتى دارد حق
امروز مباركست و فرّخ روزى
اللّه اللّه چه بهجتى دارد حق



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

ديده

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۲۶:۲۲
فايلستان

بيار آن دوست دانا را عدوى روح دانايى
گهى سرمايه ضعف و گهى اصل توانايى
من ازين بار كه رخ سوى سفر مى آرم
از دل و ديده خود خون جگر مى بارم



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حقّ

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۲۶:۲۱
فايلستان

عالم طبيعت، صنم عالم مثال است، و عالم مثال صنم عالم عقل است، پس عالم طبيعت صنم صنم مى‌باشد.

«الحقّ خلق و الخلق حقّ و الحقّ حقّ و الخلق خلق».



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

عرش

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۲۶:۲۱
فايلستان

عرش محل استقرار اسماء مقيد الهى است و آسمان را عرش گويند و فلك الافلاك را نيز عرش گويند و نفس كليه را كه محيط است بر اشياء بروجه تفصيل عرش كريم و لوح قدر و لوح محفوظ و كتاب مبين و و رقاء و زمرد و ياقوت حمراء نامند.

در قرآن كريم آمده است:

رَفِيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلى‌ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ‌. اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرگ

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۲۶:۲۰
فايلستان

«... إِذَا جَاء أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ يُفَرِّطُونَ»(انعام: ۶۱)؛ تا هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما [جان ]او را برگيرند و آنان در كار خود كوتاهى نكنند.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نفخ صور

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۲۶:۱۹
فايلستان

همان گونه كه دميدن دو گونه است؛ يعنى دميدنى كه آتش را خاموش مى كند و دميدنى كه آتش را شعله ورتر مى كند، دميدن صور نيز بر دو گونه است: نخستين براى ميران زندگان، و دوم براى زنده كردن آنان پس از مرگشان كه در واقع برخاستن از خواب جهل و نادانى است و اين برخاستن در رستاخيز رخ مى دهد.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

صُّورِ

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۲۶:۱۹
فايلستان

«وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ»(يس: ۵۱)؛ و در صور دميده شود و آنان ناگاه از گورها به سوى پروردگارشان مى شتابند.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

صُّورِ

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۲۶:۱۸
فايلستان

«وَيَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ» (نمل: ۸۷)؛ و روزى كه در صور دميده شود، پس هر كه در آسمان ها و هر كه در زمين است بهراسد، مگر آن كس كه خداى خواهد و همه سرافكنده و فروتن به نزد او آيند.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

كاروان

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۲۶:۱۷
فايلستان

اين همه گفتيم ليك اندر مپچ

بي‌عنايات خدا هيچيم هيچ

بي عنايات حق و خاصان حق

گر ملك باشد سياهستش ورق

اي خدا اي فضل تو حاجت روا

با تو ياد هيچ كس نبود روا

اين قدر ارشاد تو بخشيده‌اي

تا بدين بس عيب ما پوشيده‌اي

قطرهٔ دانش كه بخشيدي ز پيش

متصل گردان به درياهاي خويش

قطرهٔ علمست اندر جان من

وارهانش از هوا وز خاك تن

پيش از آن كين خاكها خسفش كنند

پيش از آن كين بادها نشفش كنند

گر چه چون نشفش كند تو قادري

كش ازيشان وا ستاني وا خري

قطره‌اي كو در هوا شد يا كه ريخت

از خزينهٔ قدرت تو كي گريخت

گر در آيد در عدم يا صد عدم

چون بخوانيش او كند از سر قدم

صد هزاران ضد ضد را مي‌كشد

بازشان حكم تو بيرون مي‌كشد

از عدمها سوي هستي هر زمان

هست يا رب كاروان در كاروان

خاصه هر شب جمله افكار و عقول

نيست گردد غرق در بحر نغول

باز وقت صبح آن اللهيان

بر زنند از بحر سر چون ماهيان

در خزان آن صد هزاران شاخ و برگ

از هزيمت رفته در درياي مرگ

زاغ پوشيده سيه چون نوحه‌گر

در گلستان نوحه كرده بر خضر

باز فرمان آيد از سالار ده

مر عدم را كانچ خوردي باز ده

آنچ خوردي وا ده اي مرگ سياه

از نبات و دارو و برگ و گياه

اي برادر عقل يكدم با خود آر

دم بدم در تو خزانست و بهار

باغ دل را سبز و تر و تازه بين

پر ز غنچه و ورد و سرو و ياسمين

ز انبهي برگ پنهان گشته شاخ

ز انبهي گل نهان صحرا و كاخ

اين سخنهايي كه از عقل كلست

بوي آن گلزار و سرو و سنبلست

بوي گل ديدي كه آنجا گل نبود

جوش مل ديدي كه آنجا مل نبود

بو قلاووزست و رهبر مر ترا

مي‌برد تا خلد و كوثر مر ترا

بو دواي چشم باشد نورساز

شد ز بويي ديدهٔ يعقوب باز

بوي بد مر ديده را تاري كند

بوي يوسف ديده را ياري كند

تو كه يوسف نيستي يعقوب باش

همچو او با گريه و آشوب باش

بشنو اين پند از حكيم غزنوي

تا بيابي در تن كهنه نوي

ناز را رويي ببايد همچو ورد

چون نداري گرد بدخويي مگرد

زشت باشد روي نازيبا و ناز

سخت باشد چشم نابينا و درد

پيش يوسف نازش و خوبي مكن

جز نياز و آه يعقوبي مكن

معني مردن ز طوطي بد نياز

در نياز و فقر خود را مرده ساز

تا دم عيسي ترا زنده كند

همچو خويشت خوب و فرخنده كند

از بهاران كي شود سرسبز سنگ

خاك شو تا گل نمايي رنگ رنگ

سالها تو سنگ بودي دل‌خراش

آزمون را يك زماني خاك باش



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

رخ

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۲۶:۱۶
فايلستان

تا دلم بر رخ چون ماه تمامت باشد

ناله و زاري من بر در و بامت باشد

در قيامت همه را چشم بسويي و مرا

چشم سوي تو و گوشم به سلامت باشد

وصل روي تو جهاني ز خدا ميخواهند

تا كرا خواهي و پرواي كدامت باشد؟

تو، كه از ناز و تكبر بر خود خاصان را

ندهي بار، كجا ميل به عامت باشد؟

بر من خسته چو وصل تو بگرديد حلال

مرو اندر پي خونم، كه حرامت باشد

ز آتش و آب مكن چشم و دلم را ويران

تا چو تشريف دهي جا و مقامت باشد



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
فايلستان
مركز دانلود فايل
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به فايلستان است. || طراح قالب avazak.ir