شب قبض
اندر شب قبض هيبت و دهشت و با روز بسط انس و رحمت، در حال قبض بنده را همه زاريدن است و خواهش از دل ريش، و در حال بسط همه نازيدن است و رامش در پيش.
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
اندر شب قبض هيبت و دهشت و با روز بسط انس و رحمت، در حال قبض بنده را همه زاريدن است و خواهش از دل ريش، و در حال بسط همه نازيدن است و رامش در پيش.
جهان همه خداي راست، هم مشرق كه كعبه سوي آنست، هم مغرب كه بيت المقدس سوي آنست. چنانك فرمايد او را فرمانبردارم و گردن نهادم.يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلي صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ راه نمايد او را كه خواهد براه راست و دين پاك و كيش پسنديده و قبله حق.
هنگام آنك جلوهٔ فتح و ظفر كنم
كارم شكايت فلك و شرح ابتلاست
گيتي به جاي من ز بدي كرد آنچ كرد
گر لطف تو تدارك كارم كند رواست
تا در مذاق آدمي از راه عقل و روح
تلخي خوف همبر شيريني رجاست
بادا هميشه قبلهٔ خوف و رجاي خلق
صدر تو همچنانك فلك قبلهٔ دعاست
اي آن كه به گِل، گُل چمن پوشيدي
در زير زمين مشك ختن پوشيدي
دي از سر ناز پيرهن پوشيدي
و امروز به خاك در، كفن پوشيدي
تن پاكت كه زير پيرهن است
وحده لاشريك له چه تن است
هست پيراهنت چو قطرهٔ آب
كه تنگ گشته برگل و سمن است
با خودم كش درون پيراهن
كه تو جاني و جان من بدن است
تازيم در غم تو جامه درم
وز پس مرگ نوبت كفن است
دل بسي بردهاي نكو بشناس
آنكه خسته تر است ازان من است
اندرا و ميان جان بنشين
كه تو جاني و جان ترا بدن است
يك حرف مگو اگر هزارت سخن است
از خود مشنو اگر چه در عدن است
بگذر ز دو كون و هيچ در هيچ مپيچ
بر خويشتن مپيچ اگر چه بار كفن است
گلي نچيده ز باغ تو گر فغان دارم
من از تو شكوه ندارم از باغبان دارم
بده به باد چينم كه همچو خاكستر
درون سينه هنوز آتشي نهان دارم
چه شكوه ها كه همه شب ز تيره روزي دل
چرا ز روي تو با ماه و آسمان دارم
چو نام دوست نشنيد باب ز جان خيزد
هزارنغمه شيرين كه بر زبان دارم
مرا زر از دل امن جان چه مي پرسي
اميد وصل توام تا كه جان دارم
كسي كه سرّ او معدن راز بود، و دل او در در قبضه ناز بود، و بر پيشاني او نشان اقبال بود، و در ديده يقينش نور اعتبار افعال ذي الجلال بود، از اسرار و رموز اين كلمات درين آيات آگاهي دارد، و واقف بر اين احوال بود.
دل همان از ساده لوحيها غم نان مي خورد
پيش ازين مي ماند در خارا نشان پاي من
اين زمان پايم به سنگ از باد دامان مي خورد
از گلاب افشاني محشر نمي آيد به هوش
بر دماغ هر كه بوي خط ريحان مي خورد