وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
فايلستان

ابزار وبمستر

آيه شريفه نور

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۸:۲۹
فايلستان

آيه شريفه نور: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في‏ زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ"؛ خداوند نور آسمان ها و زمين است؛ مثل نور خداوند همانند چراغ دانى است كه در آن چراغى (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابى قرار گيرد، حبابى شفاف و درخشنده همچون يك ستاره فروزان، اين چراغ با روغنى افروخته مى‏شود كه از درخت پربركت زيتونى گرفته شده كه نه شرقى است و نه غربى (روغنش آن چنان صاف و خالص است كه) نزديك است بدون تماس با آتش شعله‏ ور شود، نورى است بر فراز نورى و خدا هر كس را بخواهد به نور خود هدايت مى‏كند، و خداوند به هر چيزى داناست.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نور

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۸:۲۹
فايلستان

نور حقيقت آن باشد كه غيري را روشن كند، هر چه غيري را روشن نكند آن را نور نگويند، آفتاب نورست و ماه نورست و چراغ نورست. نه بآن معني كه بنفس خود روشنند لكن بآن معني كه منوّر غيرند، آئينه و آب و جوهر امثال آن را نور نگويند اگر چه بذات خود روشنند زيرا كه منور غير نه اند.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

انوار

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۸:۲۸
فايلستان

مهتاب برآمد كلك از گور برآمد

وز ريگ سيه چرده سقنقور برآمد

آنك از قلمش موسي و عيسيست مصور

از نفخه او دمدمه صور برآمد

در هاون اقبال عنايت گهري كوفت

صد ديده حق بين ز دل كور برآمد

از تف بهاري چه خبر يافت دل خاك

كز خاك سيه قافله مور برآمد

از بحر عسل‌هاش چه ديد آن دل زنبور

با مشك عسل گله زنبور برآمد

در مخزن او كرم ضعيفي به چه ره يافت

كز وي خز و ابريشم موفور برآمد

بي ديده و بي‌گوش صدف رزق كجا يافت

تا حاصل در گشت و چو گنجور برآمد

نرم آهن و سنگي سوي انوار چه ره يافت

كز آهن و سنگي علم نور برآمد



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نور

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۸:۲۷
فايلستان

همه آيات و آثارى كه در جهان مادى وجود دارند به واسطه نور ذات حق و پرتو الهى است كه شكل مى گيرند و نمودى آشكارا مى يابند و پيدايش همه هستى به وسيله اوست بنابراين ذات خداوند به وسيله آيات و نشانه ها روشن نشده است و اين سخنى باطل است بلكه آيات و نشانه ها به واسطه نور ذات حق هويدا و آشكار گرديده اند.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نور

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۸:۲۷
فايلستان

نور ظاهر اگر چه روشن است و نيكو تبع و چاكر نور باطن است، نور ظاهر نور شمس و قمرست، و نور باطن نور توحيد و معرفت، نور شمس و قمر اگر چه زيبا و روشن است آخر روزي آن را كسوف و خسوف بود و فردا در قيامت مكدّر و مكوّر گردد اما آفتاب معرفت و نور توحيد كه از مطلع دلهاي مؤمنان سر بزند آن را هرگز كسوف و خسوف نبود و تكدير گرد او نگردد، طلوعي است آن را بي‌غروب، كشوفي بي‌كسوف، اشراقي از مقام اشتياق.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

انوار

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۸:۲۶
فايلستان

اي نامداري كه نامت يادگار جانست و دل را شادي جاودانست، روح روح دوستانست و آسايش غمگنانست، عنوان نامه‌اي كه از دوست نشانست و مهر قديم بر وي عنوانست، نامه‌اي كه از قطعيّت امانست و بي قرار را درمانست، تاج دولت ازلست و شادروان سعادت ابد، در هفت آسمان و هفت زمين هر كه او نامي يافت ازين نام يافت، دولتي آن كس شد كه آفتاب انوار اين نام برو تافت.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نور

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۸:۲۵
فايلستان

بنور الهي همت عالي گردد، غمگين آسوده شود، دشمن دوست گردد، پراكندگي بجمع بدل شود، بساط بقا بگسترد فرش فنا درنوردد، زاويه اندوه را در ببندد باغ وصال را در بگشايد.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نور

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۸:۲۵
فايلستان

خلعتش نور بود و نسبتش نور بود، ولادتش نور بود و مشاهدتش نور بود و معاملتش نور بود و معجزتش نور بود، و او خود در ذات خود نور علي نور بود، مهتري كه در روي او نور رحمت، در چشم او نور عبرت، در زبان او نور حكمت، در ميان كتف وي نور نبوّت، در كف او نور سخاوت، در قدم او نور خدمت، در موي او نور جمال، در خوي او نور تواضع، در صدر او نور رضا، در سرّ او نور صفا، در ذات او نور طاعت، در طاعت او نور توحيد، در توحيد او نور تحقيق، در تحقيق او نور توفيق در سكوت او نور تعظيم، در تعظيم او نور تسليم. 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نور

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۸:۲۴
فايلستان

چيست گيتي؟ سراي محنت و غم

زحمت او فزون و راحت كم

تا شب آخرين و روز نخست

فلك اندر كمين محنت تست

سير افلاك را مدان به عبث

نفس را بر شعور اين كن حث

در زمين هر چه جسم و جان دارد

آسمان صورتي از آن دارد

او برين نور سايه افگنده

سايهٔ اين به نور آن زنده

اگر آن نور نيك حال بود

عيش اين سايه بر كمال بود

ور پديد آيد اندرين سستي

نتوان ديدن اندران رستي

در هم اين نور و سايه پيوسته

سيرت اين به سير آن بسته

چون ازين سايه بازگشت آن نور

گشت ازين سايه زندگاني دور

ما چه و درچه پايه‌ايم همه؟

چون نه نوريم، سايه‌ايم همه

تو از آنجا چو سايه زاني دور

كه نه‌اي هم چو سايه در پي نور

اصل نزديك و اصل دور يكيست

ما همه سايه‌ايم و نور يكيست

باز آنها كه پيش ما نورند

به حقيقت چو سايه مهجورند

هفت كوكب ز راه پنج نظر

گاه زهرت دهند و گاه شكر

در وبال و هبوط و بعد و شرف

گه تلافي گرند و گاه تلف

دو جهانگير و پنج صاحب رخش

زير اين طارم دوازده بخش

تر و خشكند و گرم و سرد به هم

نرم رفتار و تيز گرد به هم

بشدنشان ز خانه در خانه

فتنه‌ها در جهان ويرانه

از محاق آفت جهان باشند

ز احتراق آتش نهان باشند

شبي و روزي و نر و ماده

سعد و نحس از پي هم افتاده

ثابتي در مزاج سياري

واقعي در ازاي طياري

اين يكي معطي، آن يكي قاطع

اين يكي تيره و آن دگر ساطع

باز ازين جمله ثابت و سيار

هر يكي با يكي دگر شد يار

نحس با نحس و سعد با مسعود

ممتزج رنگ هر دو گيرد زود

از روش چون به هم در آميزند

حالهاي عجب برانگيزند

هر يكي مقتضي بلايي را

يا فتوحي و انجلايي را

داده از اجتماع و استقبال

مهر و مه كون را تغير حال

آمدنشان سوي حضيض از اوج

كرده درياي فتنه را پر موج

جرم خورشيد را درين درجات

سيصد و شست صورتست و صفات

هر يكي مشكلي پديد آرد

يا خود از مشكلي كليد آرد

شد زمين چون شكارگاهي شوم

گرد او حلقه‌اي ز چرخ و نجوم

زان نظرهاي تيز و چندان سست

آن رهد كو ز رخنه بيرون جست



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نور

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۸:۲۳
فايلستان

به من نگر كه منم مونس تو اندر گور

در آن شبي كه كني از دكان و خانه عبور

سلام من شنوي در لحد خبر شودت

كه هيچ وقت نبودي ز چشم من مستور

منم چو عقل و خرد در درون پرده تو

به وقت لذت و شادي به گاه رنج و فتور

شب غريب چو آواز آشنا شنوي

رهي ز ضربت مار و جهي ز وحشت مور

خمار عشق درآرد به گور تو تحفه

شراب و شاهد و شمع و كباب و نقل و بخور

در آن زمان كه چراغ خرد بگيرانيم

چه‌هاي و هوي برآيد ز مردگان قبور

ز هاي و هوي شود خيره خاك گورستان

ز بانگ طبل قيامت ز طمطراق نشور

كفن دريده گرفته دو گوش خود از بيم

دماغ و گوش چه باشد به پيش نفخه صور

به هر طرف نگري صورت مرا بيني

اگر به خود نگري يا به سوي آن شر و شور

ز احولي بگريز و دو چشم نيكو كن

كه چشم بد بود آن روز از جمالم دور

به صورت بشرم‌هان و هان غلط نكني

كه روح سخت لطيفست عشق سخت غيور

چه جاي صورت اگر خود نمد شود صدتو

شعاع آينه جان علم زند به ظهور

دهل زنيد و سوي مطربان شهر تنيد

مراهقان ره عشق راست روز ظهور

به جاي لقمه و پول ار خداي را جستي

نشسته بر لب خندق نديديي يك كور

به شهر ما تو چه غمازخانه بگشادي

دهان بسته تو غماز باش همچون نور



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
فايلستان
مركز دانلود فايل
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به فايلستان است. || طراح قالب avazak.ir