وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
فايلستان

ابزار وبمستر

مرثيه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۳۷
فايلستان

دلا نبود ثباتي پايه اين چرخ كيهان را

چو خوش بگرفته سخت اين بناي سست بنيان را

از اين سوادي بي‌سود جهان صرف نظر بنما

كز اين سودا در آخر كس نديده غير خسران را

مده سرمايه نقد حيات خويش را از كف

مخور جانا فريب نفس و تسويلات شيطان را

بود سرمايه عمرت پي آمال روز و شب

كند سرقت ز تو هر دم متاع دين و ايمان را

مشو پايند اين قيد تعلق‌هاي جسماني

ازين آب و گل هستي بيفشان دست و دامان را

مجرد شو كه تا اسزي مقام قرب حق حاصل

بزن اين شاخ هجران و بكن اين بيخ حرمان را

به زندان جهالت از ضلالت داده ماوا

تو آن عقلي كز او بايد عبادت كرد رحمان را

كمال آدمي جو كز ملك دادت شرف يزدان

چو بر تشريف كرمنا مشرف كرد انسان را

به شكر اينكه اندر سفره داري لقمه ناني

به هنگام توانايي بجو حال ضعيفان را

ز (يوماً كان شر امستطيرا) گرامان خواهي

پذير از «يطعمون» ايتام و مسكين و اسيران را

نخواهي برد زين دنياي فاني جز عمل چيزي

اگر باشد تو را تخت جم و ملك سيلمان را

خوري مال حرام خلق را آخر نمي بيني

كه گرگ مرگ كرده بهر جانت تيز دندان را

دمي از روي عبرت سوي قبرستان نظر بنما

ببين در خاك ذلت پيكر پاك عزيزان را

چسان كرده اجل پامال خاك حسرت و محنت

قد سرو جوانان ماه روي نوعروسان را

تو را بس دردها باشد چرا بنشسته غافل

براي چاره دردت مهيا ساز درمان را

بزن دست توسل بر ولاي شبل شير حق

كه شست از دست دست و داد در راه خدا جان را

ابوالفضل كه باشد در لقب ماه بني‌هاشم

كه نورش كرده روشن شمع بزم آل عمران را

بود ماه دو هفته خوشه چين خرمن حسنش

دهد فيض تجلي از جمالش مهر رخشان را

جهان فضل و بحر علم و حلم و معدن بخشش

كه ز كمتر سخايش داده رونق ملك امكان را

سپهر معرفت را طلعت وي نيز اعظم

ز نور چهر خود تابان نموه ماه تابان را

ز فرط رتبه و جاه و جلال و عز و زيب و فر

به كمتر پايه قدرش خود بنشاند كيوان را

كند سطح زمين را تنگ از بس دست و سر ريزد

بره روز رزم گر گيرد يه كف شمشير بران را

چنان در وعده روز الستش بود پابرجا

كه سر داد از وفا و برد بر سر عهد و پيمان را

نمود از جان قبول ياري فرزند پيغمبر

علمداري و سقائي و سرداري طفلان را

چو ديد از چار سو بر شاهدين بستند و بگشودند

ره آب و در كفر و نفاق و بغي و عدوان را

جهان چون چشم دشمن تنگ شد بر چشم حق‌بينش

چو بشنيد از عطش فرياد و افغان يتيمان را

به كف بگرفت تيغ آبدار و مشك خشكيده

چو گردون خمش دوزد بوسه پاي شاه خوبان را

كه اي جان برادر زندگي دشوار شد بر من

نظر كن خاطر افسرده و حال پريشان را

دگر مپسند بر عباس درد و محنت دنيا

كه نتوانم كشم بار غم هجران ياران را

بده دانم كه شايد گيرم از اين قوم دون آبي

نشانم از عطش سوز دل اطفال عطشان را

گرفت اذن جهاد از اشه و روآورد در ميدان

زبان پند بگشود و بگفت آن كفر كيشان را

كه اي بي‌رحم مردم بر حريم مصطفي رحمي

نوازيد از وفا در اين ديار غم غريبان را

حديث اكرم الضيف از نبي گر هست بر خاطر

چشد پس حق اكرام و كجا شد رسم احسان را

شما را دعوي اسلام و آل مصطفي مهمان

مسلمان بر لب دريا كشد كي تشبه مهمان را

بود لب تشنه سبط احمد مرسل شهنشاهي

كه جويد خضر از جوي وصالش آب حيوان را

حسيني را كه روي بال بردش جبرئيل از فرش

منور ساخت از قنداقه خود عرش يزدان را

بدل داغي نهاديد از غم مرگ جوانانش

كه سوزد آه دلسوزدش دل گبر و مسلمان را

دهيد آبي كه از سوز عطش غش كرده اطفالش

كه تا تسكين دهد از تشنگي اطفال گريان را

چو ديد از حرف حق نبود اثر بر قلب دور از حق

به آه دل بود حرف نصيحت مشت و سند آن را

زبان از پبند بست و همچو شيران پور شير حق

كشيد از قهر تيغ آبدار شعله افشان را

ز بس افكند مرد و مركب و بس ريخت دست و سر

كه توسن كرد گم از فرط كشته راه جولان را

چو زور بازوش را ديد خصم اندر صف هيجا

دو اسبه كردطي از ضرب تيغش راه نيران را

صفوف كفر را از هم دريد و سوي شط آمد

نظر بر آب افكند و كشيد از سينه افغان را

كفي پر آب كرد و خواست تر سازد لب خشكش

به ياد آورد كام تشنه شاه شهيدان را

نخورد آب ولي پر كرد مشك و شد ز شط بيرون

كه باريد از عدو تير بلا چو ابر باران را

براي حفظ مشك آب پيش حمله عدوان

خريداري به جان مي‌كرد نوك تير و پيكان را

تنش چو نبرك شد چاك چاك از ناوك دشمن

ز پيكر مرغ روحش كرد ميل كوي جانان را

فكندند از يسار و از يمين آخر به تيغ كين

ز جسم نازنينش دست همچون شاخ مرجان را

تنش خالي ز خون گشت و ولي بدمشك پرآبش

به شكر آب مي‌كردي سپاس حي سبحان را

كه ناگه از كمانگاه قدرتيري ز كين آمد

قضا بر مشك بنشانيد تا پر تير پران را

چو آبش ريخت افتاد و ندا زد سوي شاهدين

كه درياب اي برادر اين شهيد زار و نالان را



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثيه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۳۶
فايلستان

مصيبت روز عاشورا

چون حسين ابن علي كشته شد از تيغ و سنان

مانده در روي زمين پيكر پاكش عريان

از غمش جن و ملك داشت بدل آه وفغان

اهل بيتش همه از جور عدو ناله كنان

خضم در هلهله و قتل حسين خرم شاد

آل طاها همه در غصه و آه و فرياد

بزدند آتش كين بر خيمه خسرودين

بامر سعد ستم گستر دور از آئين

شعله آتش بر گنبد دوار رسيد

كمر پير فلك از غم اين درد خميد

دست يغما بگشودند همه لشكريان

رفت غارت همه اسباب شه تشنه لبان

آنچه در قسمت هر كس بيافتاد ببرد

حرمت آل علي را بجوي كس نشمرد



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثيه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۳۵
فايلستان

سهيل امشب ميا بيرون شب قتل جوانان است

حسين تا صبحگه از اين غم پريشانحال و گريانست

سهيل امشب ميا بيرون بود ليلا پريشان دل

ز داغ نوجوانان اكبر بود كارش بسي مشكل

كند درد دلش امشب ز ديدار علي حاصل

الي تا صبح از اين غم ز مژگان اشكريزان است

سهيل امشب ميا بيرون كه نجمه مادر قاسم

ز هجر نوجوانان خود نموده عالمي بر هم

كند بو سنبل مويش فكنده يكجهان در غم

ز آه آتشين او فلك از غصه گريان است



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثيه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۳۵
فايلستان

دو زانو در بغل گريان بود با قلب بشكسته

غريبي حسين بيند ز ديده عنبر افشانست

سهيل امشب ميا بيرون حسين حالي ديگر دارد

براي وقعه فردا عجب شور و شرر دارد

ز داغ نوجوانانش بدل صد نيشتر دارد

براي قتل يارانش غمين دل شاه خوبان است

سهيل امشب ميا بيرون كه امشب زاده زهرا

الي صبح رازها دارد حضور خالق يكتا

ز نظمت  عاصيا خون شد دل صديقه كبري

تمنايت دم آخر از آن شاه شهيدان است



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثيه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۳۴
فايلستان

بيقين دان كه مرا عمر بآخر برسيد

گردم از خنجر بيداد تو اين لحظه شهيد

تشنه لب كس بلب آب سر از تن نبريد

بي حيا تشنه مكن رأس من از كينه جدا



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثيه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۳۴
فايلستان

آخر اي ظالم بي دين جگرم خون كردي

هر دو دستان من از بند بيرون كردي

ز اين عزا غم بدل فاطمه افزون كردي

عاصي زار كند خاك دو عالم ير سر

ساربان من پسر فاطمه ام اي كافر



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثيه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۳۳
فايلستان

بي سبب كرده مرا زاده مرجانه قتيل

بي جهت كرده انداين قوم مرا خوار و ذليل

اهل بيتم همه با درد و غم و آه و عويل

سوخت از ماتم من اهل دو عالم يكسر

ساربان من پسر فاطمه ام اي كافر



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثيه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۳۲
فايلستان

من كه مجروح ز تيغ ستم عدوانم

سيل خون پيكر من بين كه چسان غلطانم

در تف دشت بلا با همه يارانم

اي لعين رحم نما بر من زار مضطر

ساربان من پسر فاطمه ام اي كافر



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثيه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۳۲
فايلستان

جز محبت به تو اي شوم جفاگر كردم

چه بدي با تو من بي كس مضطر كردم

من چه تقصير بحق تو ستمگر كردم

تا كه امروز بحقم بنمائي كيفر



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثيه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۴۶:۳۱
فايلستان

شرم بنما ز خدا قطع مكن دست مرا

ظالم از بهر چه سازي تو جدا شست مرا

من كه اندر ره حق نيستي و هست مرا

داده ام روز ازل بهر وفاي داور



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
فايلستان
مركز دانلود فايل
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به فايلستان است. || طراح قالب avazak.ir