مقام
«وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلي بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ» اشارتست كه هر طاعتي را فردا ثوابيست و هر كس را مقامي و جاي هر كس بقدر روش خويش و هر فرعي سزاي اصل خويش.
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
«وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلي بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ» اشارتست كه هر طاعتي را فردا ثوابيست و هر كس را مقامي و جاي هر كس بقدر روش خويش و هر فرعي سزاي اصل خويش.
راه ملامت زسلامت بپوي
اهل ملامت كه سلامت روند
راه سلامت به ملامت روند
عشق و شكايت زملامت كه چه
عاشقي و زهد و سلامت كه چه
خاك عم بر سر گلزار جهان باد امشب
رفته گلزار نبوت همه بر باد امشب
خرگه چرخ ستم پيشه بسوزد كه بسوخت
خرگه معدلت از آتش بيداد امشب
سقف مرفوع نگون باد كه گرديده نگون
خانۀ محكم تنزيل ز بنياد امشب
شد سرا پردۀ عصمت ز اجانب ناپاك
در رواق عظمت زلزله افتاد امشب
شده از سيل سيه كعبۀ توحيد خراب
وين عجبتر شده بيت الصنم آباد امشب
از دل پرده نشينان حجازي عراق
مي دود تا بفلك ناله و فرياد امشب
شورش روز قيامت رود از ياد گهي
كز ابوالفضل كنند اهل حرم ياد امشب
از غم اكبر نا شاد و نهال قد او
خون دل مي چكد از شاخۀ شمشاد امشب
نو عروسان چمن را زده آتش بجگر
شعلۀ شمع قد قاسم داماد امشب
مادر اصغر شيرين دهن از داغ كباب
تيشه بر سر زند از غصه چه فرهاد امشب
حجت حق چه بنا حق بغل جامه رفت
كفر مطلق شده از بند غم آزاد امشب
بانوان اشكفشان، ليك چو ياقوت روان
خاطر زادۀ مرجانه بود شاد امشب
ديو، انگشتر و انگشت سليمان را برد
نه عجب خون رود از چشم پريزاد امشب
اي دريغا كه به همدستي جمال لعين
دست بيداد فلك داد ستم داد امشب
چهرۀ مهر سيه باد كه بر خاكستر
خفته آن آينۀ حسن خدا داد امشب
برق غيرت زده در خرمن هستي ز تنور
كه دو گيتي شده چون رعد پر از داد امشب
دانايان به قرآناند، معتقدان در قرآناند. چون خواهي كه باللّه تقرّب كني، هم بكلام او كن، كه كلام او هم ازوست. منه بدأ و اليه يعود، قرآن اصل ايمانست، و اساس معرفت قرآن برهان نبوّت است و معني رسالت.
چرا چرخي و سنگي نيست گردان
وگر اين سنگ گردان است كو آرد
زهي مهماني بيآب و بينان
به طيبت گفتم اين نكته مرنجيد
مداريد از مزح خاطر پريشان
گلو مخراش و زير لب بخوانش
دهانت پر كند از در و مرجان
مسلم دان خدا را خوان نهادن
خمش كن اين كرم را نيست پايان
اي خيل ستارگان سپاه و حشمت
دوران فلك زبون تيغ و قلمت!
عالم همه چيست پيش تو؟ مشتي خاك
وان نيز همه فداي خاك قدمت!
مثلهنّ آواز گردد بلند
دهن را به مِسمار بر دوختن
به از گفتن و گفته را سوختن
«... وَاعْلَمْ، اَنَّ مالِكَ المَوْتِ هُوَ مالِكُ الحَياةِ، وَ اَنَّ الخالِقَ هُوَ المُمِيتُ، وَ اَنَّ المُفْنـِىَ هُوَ المُعيدُ....»; بدان كه در اختيار دارنده مرگ همان است كه زنـدگى رادر دسـت دارد و پديـد آورنده موجودات است. همو مى ميراند و نابود كننده هموست كه دوباره زنـده مى كند.
ببيني بينقاب آن گه جمال چهره قرآن
چو قرآن روي بنمايد زبان ذكر گويا كن