وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
فايلستان

ابزار وبمستر

خداوندا

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۳۹
فايلستان

خداوندا ما را از آنان مگردان كه ايشان را بخود باز گذاشتي، تا به تيغ هجران خسته گشتند و بميخ ردّ بسته شدند. آري چه بار كشد حبلي گسسته؟ و چه بكار آيد كوشش از بنده نبايسته؟ و در بيگانگي زيسته؟ امروز از راه بيفتاده، و راه كژ راه راستي پنداشته، و فردا درخت نوميدي ببر آمده، و اشخاص بيزاري بدر آمده، و منادي عدل بانگ بيزاري در گرفته .



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نام خداوند

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۳۹
فايلستان

نام خداوندي عظيم. جبّار نامدار كريم، قهّار كردگار حكيم. خداوندي كه رقم قلم قضاء او بهيچ آب منسوخ نگردد. جبّاري كه تير تقدير او بسپر هيچ آفريده مندفع نشود، كريمي كه فضل عميم او در هيچ معيار نگنجد، رحيمي كه احسان قديم او هيچ ميزان نسنجد. خاطر اگر چه هادي و داهي بود در لمعات انوار سبحات جلال او گمراه شود. شكر اگر چه با طول و عرض بود، در فضل و احسان و طول و امتنان او كوتاه گردد. عقل اگر چه كامل و وافر بود، در درياي علم او غريق گردد. وهم و فهم اگر چه با حدّت و فطنت بود، در انوار جلال و جمال او حريق شود.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۳۸
فايلستان

در خويش چو گردون نكني تا سفري چند

از ثابت وسيارنيابي نظري چند

از خانه زنبور حوادث نخوري شهد

تا در رگ جانت ندود نيشتري چند

شيرازه درياي حلاوت رگ تلخي است

شكرانه هر تلخ بنوشان شكري چند

در سايه ديوار سلامت ننشيند

از سنگ ملامت نخورد هركه سري چند

از خود نشناسان مطلب ديده حق بين

حق را چه شناسند ز خود بيخبري چند

هر چند دل از شكوه سبكبار نگردد

چون شعله برون مي دهم از دل شرري چند

از لال هرانگشت زباني است سخن گوي

يك در چو شود بسته گشايند دري چند

سرچشمه اين باديه از زهره شيرست

زنهار مشو همسفر بيجگري چند

هر چند رهايي ز قفس قسمت من نيست

آن نيست كه برهم نزنم بال وپري چند



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حقيقت

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۳۷
فايلستان

حقيقتي است كه وي را رسم نيست، و آن‌چه رسم است نصيب خلق باشد اندر معاملات، و حقيقت خاصهٔ حق بود. 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

وحدانيت

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۳۷
فايلستان

خوي نيكو بر دو گونه باشد: يكي با خلق و ديگر با حق. نيكوخويي با حق رضا باشد به قضاي وي و نيكوخويي با خلق حمل ثقل صحبت ايشان براي حق و اين هر دو خود به طالب آن باز گردد. حق را تعالي صفت استغناست از رضاي طالب و سخط طالب و اين هر دو صفت اندر نظارهٔ وحدانيت وي بسته است.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

درجهٔ اعلي

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۳۶
فايلستان

جانهاي ايشان از كدورت بشريت آزاد گشته است و از آفت نفس صافي شده و از هوي خلاص يافته تا اندر صف اول و درجهٔ اعلي با حق بياراميده‌اند و از غير وي اندر رميده.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۳۵
فايلستان

فطرت است اين چه توان كرد چنان مي بخشد

اين نه ميراث من و توست نه حق من و تو

هرچه او خواسته باشد به تو آن مي بخشد

غيرتِ قدرت حق بين كه عصاي چوبين

مي كند افعي و معجز به شبان مي بخشد



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۳۴
فايلستان

در جهان، بس عاقل و فرزانه بود

من همي بينم جلال اندر جلال

تو چه مي‌بيني، به جز وهم و خيال

من همي بينم بهشت اندر بهشت

تو چه مي‌بيني، بغير از خاك و خشت

چون سرشتم از گل است، از نور نيست

گر گلم ريزند بر سر، دور نيست

گنجها بردم كه نايد در حساب

ذره‌ها ديدم كه گشته است آفتاب

عشق حق، در من شرار افروخته است

من چه ميدانم كه دستم سوخته است

چون مرا هجرش بخاكستر نشاند

گو بيفشان، هر كه خاكستر فشاند

تو، همي اخلاص را خواني جنون

چون تواني چاره كرد اين درد، چون

از طبيبم گر چه مي‌دادي نشان

من نمي‌بينم طبيبي در جهان

من چه دانم، كان طبيب اندر كجاست

ميشناسم يك طبيب، آنهم خداست



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نورحق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۳۳
فايلستان

تا سر اين بگويد كويار نكته داني

هر دل كه نور حق ديد جز نور حق نباشد

ني نزد او زميني است ني پيشش آسماني

بي انتظار محشرحق بين فناي كل ديد

گشتي چو فاني از خود گرديد خلق فاني

چون هست عكس يكتا نبود دو چيز همتا

در ملك هست جز هست چون نيست، نيست ثاني

امروز جلوهٔ وي رندان كهن شمارند

كور است در هر آني روي نوي و آني



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نورحق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۳۳
فايلستان

كرد اظهار دين مصطفوي

بود خورشيد ملت نبوي

نفس را در فلك رسانيده

ديو را سايه اش رمانيده

چون دلش شد به نور حق بينا

شد زبانش به ذكر حق گويا

ديد در طيبه بر سر منبر

در نهاوند حيلت لشكر

به حيل ره نمود ساريه را

تا رهانيد اهل باديه را

نفس را كرده احتساب نخست

تا از و آمد احتساب درست

بود سلطان و فقر مي ورزيد

بر در عاجزان همي گرديد

عدل او گشت در جهان مشهور

كه شد از عدل او جهان معمور



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
فايلستان
مركز دانلود فايل
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به فايلستان است. || طراح قالب avazak.ir