حق
از جمال حور و غلمان چشم حق بين بسته اند
زال دنيا چون فريبد همت مردانه را؟
خون رحمت را نهال خشك مي آرد به جوش
مي كند تر دست، زلف يار آخر شانه را
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
از جمال حور و غلمان چشم حق بين بسته اند
زال دنيا چون فريبد همت مردانه را؟
خون رحمت را نهال خشك مي آرد به جوش
مي كند تر دست، زلف يار آخر شانه را
دنيا سراي اندوه است. از اين رو آن كس كه در طلب دنيا شتاب كند، خويشتن را به رنج اندر انداخته است و آن كس كه در طلبش درنگ روا دارد، يارانش را به رنج افكنده.
«النّاس معادن كمعادن الذّهب و الفضّة». مردم چونان گنج هاي طلا و نقره اند و اين حاكمان هستند كه بايد استعداد آنان را شكوفا كنند و آنان را به كمال برسانند و «و يثيروا لهم دفائن العقول»را تحقق بخشند.
انسان در هندسه آفرينش جلوه صفات جلال و جمال خداوند است. كتابى است كه خداوند او را با دست دانا و تواناى خود نگاشته و از هيچ چيزى كه در روند و راستاى كمال آدمى اثر گذار است دريغ نورزيده و همه اسباب و زمينه هاى آن را فراهم ساخته است.خلقت انسانى بر عالى ترين اعتدال استوار گرديده و گوهر وجود او كه بزرگ ترين سرمايه عالم آفرينش است قابل عروج و صعود به برترين كمالهاست و فرو افتادن او نيز دهشتناك ترين فرو افتادنهاست اگر به درستى از اين سرمايه بهره نبرد.
گـوهــر قيمتـى از كـام نهنگـان آرنـد
آن كه او را غم جان است به دريا نرود
انسان ساحلى نيست كه هر كس و هر چيز بر او قدم بنهد و پايمال و خوارش سازد. ارزش انسان به همين ويژگى اوست كه مى تواند خود را در گردابها بيفكند و با آن بستيزد و همچون خسى نيست كه گردبادها او را به هر جا كه مى خواهند ببرند.
ان القدر لايحتم المقدر فمن المرجو ان لايقع ماقدر اما اذا كان القضاءفلا مدفع له.
قدربه پديد آمدن آنچه مقدر شده حكم قطعى و يقينى نمى دهد اميدبه رخ ندادن آنچه مقدر شده وجود دارد لكن در قضا يقينى و قطعى بودن نهفته و چيزى از پديد آمدن آن باز نمى دارد.
طبق روايت كافى امام صادق عليه السلام فرموده: هنگامىكه انسان مىميرد بدنش متلاشى شده و فقط« طينت» در قبر در حال چرخش باقى مىماند. اتم هاى اوليه ساختمان انسان كه- از دستخوش تغيير در امان مىباشند- به همان وضع نخستين باقى مانده و ماده اصلى بدن اخروى را تشكيل مىدهند.