المر
«المر» سرّي است از اسرار محبت، گنجي از گنجهاي معرفت، در ميان جان دوستان وديعت دارند و ندانند كه چه دارند و عجب آنست كه دريايي همي بينند و در آرزوي قطرهاي ميزارند.
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
«المر» سرّي است از اسرار محبت، گنجي از گنجهاي معرفت، در ميان جان دوستان وديعت دارند و ندانند كه چه دارند و عجب آنست كه دريايي همي بينند و در آرزوي قطرهاي ميزارند.
جسم حقيقي همچنانكه در هبوط از عالم غيب به دنيا، ناگزير به شائبۀ جسم اول و جسد اول آميخته شده است، باز در سفر اخروي خويش از آن دو عاري ميگردد و شايستگي حيات ابدي مييابد
اي مسكين! نگر كه بروزگار امن و صحت و نعمت فريفته نگردي، و اگر روزي مرادت برآيد، از دنيا ايمن ننشيني، كه زوال نعمت و بطش جباري بيشتر بوقت امن آيد.
اي آنكه ترا غيرت مردي است بسر
بكَند در عيالت رود از خانه گذر
بر روي نقاب زند با معجر
هر شاخه كه از خانه بيرون آرد سر
بر ميوه آن طمع كنند راه گذر
اي ناله، خلاف دردكيشان نكني
غمّازي راز سينه ريشان نكني
آهسته گذر كن اي صبا از زلفش
آنجا دل جمعي ست، پريشان نكني
دل به اميد صدايى كه مگر در تو رسد
ناله ها كرد در اين كوه كه فرهاد نكرد
ز ازل خوب سرشتند مرا يك گل تو
ليك صد حيف كه از سنگ بر آمد دل تو
همه جايي و ندانم كه كجايي اي دوست
ره نبردند حريفان تو در منزل تو
([ ردوهم ورود الهيم العطاش ]) يعنى چنانكه شتران تشنه وقتى چشمشان به آب افتاد شتابان به سوى آبشخور مى دوند و مى روند و براى رسيدن به آب از يكديگر سبقت مى گيرند شما نيز با عترت نبى صلى الله عليه و آله اين چنين باشيد . آب در نشأه عنصرى صورت علم است چنانكه آب سبب حيات اشباح است علم سبب حيات ارواح است كه غذا مسانخ با مغتذى است لذا آب در عالم خواب تعبير به علم مى شود .