رهايى
پيوند جان و تن را، پيوند پرنده و قفس پنداشته اند، و مرگ را كه گسستگى اين پيوند است، رهايى پرنده از قفس.
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
پيوند جان و تن را، پيوند پرنده و قفس پنداشته اند، و مرگ را كه گسستگى اين پيوند است، رهايى پرنده از قفس.
امام صادق عليه السلام فرمود : القلب حرم الله فلا تسكن فى حرم الله غير الله
([ ردوهم ورود الهيم العطاش ]) يعنى چنانكه شتران تشنه وقتى چشمشان به آب افتاد شتابان به سوى آبشخور مى دوند و مى روند و براى رسيدن به آب از يكديگر سبقت مى گيرند شما نيز با عترت نبى صلى الله عليه و آله اين چنين باشيد . آب در نشأه عنصرى صورت علم است چنانكه آب سبب حيات اشباح است علم سبب حيات ارواح است كه غذا مسانخ با مغتذى است لذا آب در عالم خواب تعبير به علم مى شود .
«وَتَرَى الْمَلَائِكَهَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِرَبِّهِمْ وَقُضِيَبَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ الْعَالَمِينَ»(زمر:۷۵)؛ و فرشتگان را بينى كه گرد عرش را فرا گرفته اند، پروردگارشان را همراه با سپاس و ستايش به پاكى ياد مى كنند، و ميانشان به راستى و درستى داورى شود، و گفته شود: سپاس و ستايش خداى راست، پروردگار جهانيان.
هر چيزى را شأنيت معقول انسان شدن و انسان را شأنيت عاقل بودن هر چيز است
اين سخن را سرى است و آن اينكه شأن هر موجود چه مادى و چه عارى از ماده و احكام آن , بذاته اين است كه معلوم و معقول انسان گردد .
جان من به فداى تو باد نه براى قدر و منزلت من بلكه مى بينم جو نگهدار كافور است .
انسان ثابت سيال است , هم براهين تجرد نفس در وى بر قوت خود باقى است , و هم ادله حركت جوهر طبيعت صورت جسمانيه .
آن شاخ گل ار چه هست پنهان ز چمن
از فيض وجود اوست عالم گلشن
خورشيد اگر چه هست در ابر نهان
از نور ويست باز عالم روشن
يقين اسم حق تعالى است به اعتبار خروج او از حد تشبيه , و بودن او به خلاف شى ءاى از اشياء , فتدبر .
حنه در سوره انجيل بخوان
بدرستى كه همانست همان
هست در مصحف ما بعد سه ميم
در ميانهاى سور در حم