مردم همچون كانها است مختلف و متفاوت، يكي زر و يكي سيم، يكي نفط و يكي قير، همچنين يكي را اعلي علّيين قدمگاه اقبال او، يكي را اسفل السّافلين محلّ ادبار او، يكي رضوان در آرزوي صحبت او، يكي را شيطان ننگ از فعل او، يكي جلال عزّت احديّت او را بدست عدل داد كه: «نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ» يكي الطاف كرم او را در پرده عصمت گرفت كه: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» چون ازين مقام برتر آيي، يكي اسير بهشت، يكي امير بهشت، يكي بر مائده خلد با مرغ بريان و حور و ولدان، يكي در حضرت عنديت آسوده بجوار رحمن،چنانك درختها بهم نماند ميوه و بار آن نيز بهم بنماند، هر درختي را باري و هر نباتي را بري، اينست كه گفت: «وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلي بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ» اشارتست كه هر طاعتي را فردا ثوابيست و هر كس را مقامي و جاي هر كس بقدر روش خويش و هر فرعي سزاي اصل خويش.
[ بازدید : ] [ امتیاز :
]