وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
فايلستان

ابزار وبمستر

راه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۲۵
فايلستان

مرين راه را چون بپايان برند؟

كه در منزل اوّلش جان برند
 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

روضه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۲۴
فايلستان

اي حريم بارگاهت كعبه ملك و ملك !

ساحتت را روضه فردوس حدي مشترك

در خط از عكس خطوطت ، سطح لوح لاجورد

در گل از سهم اساست ، پاي وهم تيز تك

از فروغ شمسه ديوار ايوانت به شب

ذره ها را در هوا بتوان شمردن يك به يك

پاسبانان دور بامت كه با عرشند راست

زنده مي دارند شب ز آواز تسبيح ملك

باغبار كيمياي خاك در گاه تو زر

سر زند بر سنگ اگر جوهر نمايد بر محك

با رگاهت قبله گاه مشگ مويان خطا

آستانت قبله جاي ماهرويان نمك

جنت وصحنت مقابل مي نهد استاد عقل

گفت رضوان : هان بيا ! آن عرصه لي ، وين خصه لك

خا ر و خاشاك غذايت مي فرستند هر صباح

گلشن فردوس را فراش بر رسم ملك

ز اشتياق خوض روض كوثر مشربت

مي شود ماه سما هر ماه بر شكل سمك

ز اعتدال نو بهار گلشنت در مهرگان

مي دماند خيري از ازهار وگلبرگ از خسك

چرخ خورشيد جلالي ايمن از تغيير هدم

سد يا جوج بلايي فارغ از تخريب دك

مآهير بر صدر تو جمشيد ست بر عرش سبا

شاه بر تخت تو خورشيد ست بر اوج فلك

حزم هشيارست قصر ملك اين را پاسبان

نيس بي آن آب را حكم تصرف بر نمك

آن جهانداري كه از آواز كوشش هر زمان

چون خلافت با علي بوده است و زهرا بي فدك

تا به تيغ زرنگاري از روي گيتي هر صباح

خط مشك افشان شب را مي كند خورشيد حك

اين بهشت آباد خرم بر شما فرخنده باد

مسكن احباب جنت منزل اعداد درك



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

رب العالمين

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۲۳
فايلستان

رب العالمين جل جلاله و تقدست اسماؤه، و تعالت صفاته، و توالت آلاؤه و نعماؤه، درين آيت مؤمنان را مينوازد، و دو چيز با ياد ايشان ميدهد: يكي نعمت كه برايشان ريخت، ديگر پيمان كه با ايشان بست.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

تقديرالهي

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۲۳
فايلستان

تقدير الهي و حكم ربّاني، آفتاب رخشان هر چند فرو مي شود از قومي تا بر ايشان ظلمت آرد، بقومي باز برآيد و نور بارد.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

قياس

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۲۱
فايلستان

از كارگاه نسبت، هركس لباس پوشد

شاهد پرند و ديبا، زاهد پلاس پوشد

اول عطا كه بخشد دل را، متاع هوش است

تشريف ارجمندي، طفل از حواس پوشد

بر قدّ پست قامت، كوتاه جامه زيباست

اندام ناقصان را، دولت لباس پوشد

آخر ز سفله گردد، بدگوهري هويدا

گر آب زر، دو روزي عيب نحاس پوشد

ابليس وقت خويش است، در اجتهاد باطل

آن را كه چشم حق بين رأي و قياس پوشد

اين حلّهٔ بلاغت، كامروز در بر ماست

صد گز زياده ماند، گر بوفراس پوشد
 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

عالم

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۲۱
فايلستان

باز جستن از چيز نخستين به هستي باشد ، و پس از آن از مادت گويند و آن چه چيزي باشد ، و پس از آن بر رسيدن از چگونگي باشد . و چون باز درست آمد آن وقت جستن از چرايي باشد كه آنرا لميت گويند . و چون چگونگي درست نشده باشد از چرايي او بر رسيدن محال باشد . پس چون رايهاي حكيمان متفق شد برآنك اندر رسيدن به چگونگي بودش عالم محال است طلب كردن چرايي كون عالم محال تر است ، از جهت پوشيده بودن چگونگي آن . و گر كسي گويد چرا عالم نشايد دانستن چگونگي آن چنان گفته باشد كه من ندانم كه قرآن چگونه است و لكن دانك كز بهر چيست ، و اين محال سخني است ، و مثل اين حال چون نردباني است به چهار پايه كه نخست پايه ازو هليت است اعني هستي ، و ديگر پايه ازو مائيت است اعني چه چيزي ، و سديگر پايه ازو كيفيت است اعني چگونگي ، و چهارم پايه ازو لميت است اعني چرايي . و چون مردم تختي خواهد كردن از پايه نخستين بايدش گرفتن . وز هستي چيز هليت آن بجويي ، وز چه چيزي مائيت آن جويي ، و از چگونگي كيفيت آن جويي ، و از چرايي لميت آن جويي . و صورت اين نردبان حكمت بكردم . هليت / مائيت / كيفيت / لميت تا مستر شد را بدان هدايت افزايد . پس اگر كسي گويد كه من از خداي عالم بررسم بي آنك چگونگي او بر رسيده باشم و دانسته چنان گفته باشد كه من به چهارم پايه نردبان بر شوم بي آنك از سوم پايه نردبان بگذرم . و اين جستني نايافتني باشد . و نيز آن قوت واجوينده كه برانگيزد مردم را تا بررسد . و چرايي آفرينش عالم ازين عالم پديد آمده است ، و چيزي كه از چيزي پديد آيد جزيي باشد ازو ، و چگونه توان واقف شدن بر چرايي چيزي به بهري از آن چيز ؟ و چنان بايستي كه اين قوت را جوينده بيرون از عالم بودي تا بدو بر عالم واقف شايستي شدن كه جزء بيرون نشود از كل خويش ، و چون نفس جوينده جزء عالم است بدانچ ازو پديد آمده است محال است ازو كه باز جويد از چرايي عالم . 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

بِسْمِ اللَّهِ

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۲۰
فايلستان

عزيز جاني بايد كه او را بر اسرار «بِسْمِ اللَّهِ» اشرافي دهند، يك شظية از حقيقت اين نام بر كنگره طور تجلّي كرد طبق طبق از وي ميشكافت، و از هم فرو ميريخت، تا در عالم ذرّه ذرّه گشت.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

ميزان

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۲۰
فايلستان

موازين مختلف است: نفس و روح را ميزاني است و قلب و عقل را ميزاني، و معرفت و سر را ميزاني.

نفس و روح را ميزان امر و نهي است، و هر دو كفه آن كتاب و سنت. قلب و عقل را ميزان ثواب است، و هر دو كفه آن وعد و وعيد است. معرفت و سر را ميزان رضا است، و هر دو كفه آن هرب و طلب. هرب از دنيا بگريختن است، و در عقبي آويختن، و طلب عقبي بگذاشتن است، و مولي را جستن. همه چيزي تا نجويي نيابي، و حق را تا نيابي نجويي.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

پدر و مادر

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۱۹
فايلستان

 اگر پدر و مادر تو به پيري رسند در حياة تو خدمت ايشان كن چنانك ايشان كردند در حال كودكي تو، و اگر از پيري و حرف بجايي رسند كه حاجت بقيّم دارند در وقت قضاء حاجت تو مرا ايشان را خدمت كن و پاك كن چنانك در كودكي تو با تو كردند و در آن حال كه اذي بيني اف مگو و روي بمگردان و ضجر مشو و رنج منماي و سخن خوش گوي و در مهر و لطف مبالغت نماي.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

منزل

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۰۵:۱۸
فايلستان

اي نام شنوده عاجل و آجل

بشناس نخست آجل و از عاجل

عاجل نبود مگر شتابنده

هرگز نرود زجاي خويش آجل

زين چرخ دونده گر بقا خواهي

در خورد تو نيست، نيست اين مشكل

كشتي است جهان، چو رفت رفتي تو

ور مي‌نروي ازو طمع بگسل

تو با خردي و اين جهان نادان

اندر خور تو كجاست اين جاهل؟

با عقل نشين و صحبت او كن

از عقل جدا كجا شود عاقل؟

عقل است ابدي، اگر بقا بايدت

از عقل شود مراد تو حاصل

چون خويشتنت كند خرد باقي

فاضل نشود كسي جز از فاضل

بر جان تو عقل راست سالاري

عقل است امير و جان تو عامل

تن خانهٔ جان توست يك چندي

يك مشت گل است تن، درو مبشل

تن دوپل بي‌وفاست اي خواجه

چندين مطلب مراد اين دوپل

عقلي تو به جان چو يار او گشتي

گل باز شود ز تن بكل گل

عقلت يك سوست گل به ديگر سو

بنگر به كدام جانبي مايل

گل‌خواره تن است جان سخن خوار است

جانت نشود زگل چو تن كامل

جان را به سخن به سوي گردون كش

تن را با گل ز دل به يك سو هل

بهري ز سخن چو نوش پرنفع است

بهري زهر است ناخوش و قاتل

آن را كه چو نوش، نام حق آمد

وان را كه چو زهر، نام او باطل

چون زهر همي كند تو را باطل

پس باطل زهر باشد، اي غافل

باطل مشنو كه زهر جان است او

حق را بنيوش و جاي كن در دل

عدل است مراد عقل، ازان هر كس

دلشاد شود چو گوئي «اي عادل»

پس راست بدار قول و فعلت را

خيره منشين به يك سو از محمل

هركو نكند كمان به زه برتو

تو بر مگراي زخم او را سل

چون سر كه چكاند او ره ريشت بر

بر پاش تو بر جراحتش پلپل

با اين سفري گروه نيكورو

اين مايه كه هستي اندر اين منزل

نوميد مكن گسيل سايل را

بنديش ز روزگار آن سايل

تا عادل شوي شوي به‌انديشه

هر گه كه تنت به عدل شد فاعل

بنديش ز تشنگان به دشت اندر،

اي برلب جوي خفته اندر ظل

بد بر تن تو ز فعل خويش آيد

پس خود تن خويش را مكن بسمل

كان هر دو فريشته به فعل خويش

آويخته مانده‌اند در بابل

از بي‌گنهان به دل مكش كينه

همچون ز كلنگ بي گنه طغرل

اندر دل خويش سوي من بنگر

هركس سوي خويشتن بود مقبل

غل است مرا به دل درون از تو

گر هست تو را ز من به دل در غل

از پند مباش خامش اي حجت

هرچند كه نيست پند را قابل
 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
فايلستان
مركز دانلود فايل
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به فايلستان است. || طراح قالب avazak.ir