سراب
بوي بهار شوق تو را رنگ معجزي ست
كارد به رقص و زمزمه مرغ كباب را
خاكستر است شعله ام امروز و خوشدلم
يعني رسانده ام به صبوري شتاب را
ما را ز تيغ مرگ مترسان كه از ازل
بر موج بسته اند كلاه حباب را
اسباب زندگي همه دام تحير است
غير از فريب هيچ نباشد سراب را
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]