فايلستان

مسلمان بنده مولا صفات است

دل او سري از اسرار ذات است

جمالش جز به نور حق نه بيني

كه اصلش در ضمير كائنات است

هر حقي را حقيقتي است . و حق چون آفتاب است و حقيقت چون روشنايي است ، و حق چون چشم است و حقيقت چون بينايي . و حق و حقيقت چنانست كه بصر و بصيرت.

حقيقتي است كه وي را رسم نيست، و آن‌چه رسم است نصيب خلق باشد اندر معاملات، و حقيقت خاصهٔ حق بود. 

آن را كه بلطف خويش حق بگزيند

بر باطن او گرد جفا ننشيند

نيك و بد اغيار ز دل بر چيند

در هر چه كند نظاره حق بيند

إنَّكُمْ تَمُوتُونَ كَمَا تَنَامُونَ وَ تُبْعَثُونَ كَمَا تَسْتَيْقظُونَ‌.

همان طورى كه خواب شما را فرا مى‌گيرد مرگ نيز به سراغتان مى‌آيد. و همان طورى كه بيدار مى‌شويد از قبر برمى‌خيزيد.

اي تنگ شكر از ترشان چشم بدوز

آتش بزن و هرچه به جز عشق بسوز

دكان شكرفروش و آنگه ترشي

برف و سرماي وآنگهي فصل تموز

چون ديده بر آن عارض چون سيم افتاد

جان در لب تو چو ديدهٔ ميم افتاد

نمرود صفت ز ديدگان رفت دلم

در آتش سوداي ابراهيم افتاد

فرمود خدا به وحي كاي پيغمبر

جز در صف عاشقان بمنشين بگذر

هر چند ز آتشت جهان گرم شود

آتش ميرد ز صحبت خاكستر

الهي نميتوانيم كه اين كار بي تو بسر بريم نه زهره آن داريم كه از تو بسر بريم، هر گه كه پنداريم كه رسيديم از حيرت شمار واسر بريم. خداوندا كجا باز يابيم آن روز كه تو ما را بودي و ما نبوديم تا باز بآن روز رسيم ميان آتش و دوديم، اگر بدو گيتي آن روز يابيم بر سوديم، ور بود خود را دريابيم به نبود خود خشنوديم.

حصول انوار در قلب، ابتدا به شكل چراغي و بعد شعله و بعد كوكب،بعد قمر، بعد شمس و سپس به صورت برقي مي باشد و يكي از آيات كريمه «الله نور السموات و الارض» شرح اين مراحل است كه شخص مشكاتي مي شود كه در آن زجاجه اي است كه قلب باشد و در نهايت قلب ذكر را به روح خود مي سپارد.