حق
هرچه امروز حاصل ما نيست
طلب آن مكن كه فردا نيست
گر در اينجا نديده اي او را
رؤيت او تو را در اينجا نيست
حق به حق بين كه ما چنين ديديم
ديده اي كان نديد بينا نيست
وانكه حق را به خويشتن بيند
ديده اش بر كمال گويا نيست
هر كه گويد كه حق به خود بيند
اين سعادت ورا مهيا نيست
گر چه آبند قطره و دريا
قطره در وصف همچو دريا نيست
دل صافي كن كه دل به حق مي نگرد
دلهاي پراكنده به يك جو نخرد
زاهد كه كند صاف دل از بهر خدا
گويي ز همه مردم عالم ببرد
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]