وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
فايلستان

ابزار وبمستر

حق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۹:۴۷
فايلستان

هر ذره كه مي بيني خورشيد در او پيداست

در ديدهٔ ما بيند چشمي كه به حق بيناست

گر شخص نمي بيني در سايه نگر باري

همسايهٔ او مائيم اين سايه ازو پيداست

تا صورت خود بيند در آينهٔ معني

معني همه عالم در صورت او پيداست

ما در طلبش هر سو چون ديده همي گرديم

ما طالب و او مطلوب وين طرفه كه او با ماست

موجيم در اين دريا مائيم حجاب ما

چون موج نشست از پا مائي ز ميان برخواست

هر بنده كه مي بيني درياب كه سلطانيست

هر قطره ز جود او چون درنگري درياست

گفتار خوشم بشنو كز ذوق همي گويم

گر بنده ز خود گويد سيد به خدا گوياست



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۹:۴۵
فايلستان

مرگ، نشانى از هستى مقيّد انسان و هستى مطلق الهى دارد; هستى لِلّهى و الى اللّهى; هستى اى كه ريشه در مُلك و ملكوت دارد و به هُلك و هلاكت منتهى مى گردد; يعنى كه مرگ ـ در واقع ـ نشان هستى انسان است و البته علامتى بر جوهر و حقيقت الهى انسان; حقيقتى پيوسته و وابسته به مبدأ هستى بخش.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۹:۴۴
فايلستان

هيچ جز بحر در جهان نشناخت

عشق با هر چه باخت با او باخت

از چپ و راست چون گشاد نظر

غير دريا نديد چيز ديگر

همچنين عارفان عاشق بين

در جهان نيستند چون حق بين

ديده جمله مانده بر يكجاست

ليكن اندر نظر تفاوت هاست



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نورحق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۹:۴۳
فايلستان

هر كه را فيض ازل از بخت برخوردار كرد

جاي در ظل لواي حيدر كرار كرد

مظهر الطاف يزدان قبله امكان علي

آنكه حق او را معين احمد مختار كرد

آن كه اندر نصرت اسلام روز كارزار

روز را چو نشيب به چشم لشگر كفار كرد

آن كه شد گردان گردانكش به تيغ وي ذليل

آنكه عباد وثن را تا قيامت خوار كرد

مقتداي خاكيان شاهي كه خاك پاي او

دست قدرت سرمه چشم اولوالابصار كرد

برد عمرو عبدود را تيغ وي بر خاك مرگ

چشم مرحب راز خواب سركشي بيدار كرد

هست احياكردن اموات كار كردگار

اي عجب كانشاه از اين كارها بسيار كرد

با دم شمشير بران و به صمصام زبان

از خس و خاشاك راه شرع را هموار كرد

درد بدبختي ببين كار ثنايش در غدير

آنكه بخ بخ گفت قول خويش را انكار كرد

اينچنين پنداشت كز تدليس و تلبيس وحيل

مي‌تواند نور حق خاموش از اين رفتار كرد



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نورحق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۹:۴۲
فايلستان

مكن بر نعمت حق ناسپاسي

كه تو حق را به نور حق شناسي

جز او معروف و عارف نيست درياب

وليكن خاك مي‌يابد ز خور تاب

عجب نبود كه ذره دارد اميد

هواي تاب مهر و نور خورشيد

به ياد آور مقام و حال فطرت

كز آنجا باز داني اصل فكرت

«الست بربكم» ايزد كه را گفت

كه بود آخر كه آن ساعت «بلي» گفت

در آن روزي كه گلها مي‌سرشتند

به دل در قصهٔ ايمان نوشتند

اگر آن نامه را يك ره بخواني

هر آن چيزي كه مي‌خواهي بداني

تو بستي عقد عهد بندگي دوش

ولي كردي به ناداني فراموش

كلام حق بدان گشته است منزل

كه يادت آورد از عهد اول

اگر تو ديده‌اي حق را به آغاز

در اينجا هم تواني ديدنش باز

صفاتش را ببين امروز اينجا

كه تا ذاتش تواني ديد فردا

وگرنه رنج خود ضايع مگردان

برو بنيوش «لاتهدي» ز قرآن



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۹:۴۲
فايلستان

فلك ز كشتن اكبر فزوده داغم را

نموده كور اگر آسمان چراغم را

مرا رسان ز براي خدا به بالينش

كه وقت مرگ ببندم دو چشم حق‌بينش

به سوي خيمه رسانم قد رسايش را

كشم ز مهر سوي قبله دست و پايش را

رسيد وقت ز فاق يگانه فرزندم

به خيمه حجله شادي براي او بندم

نموده است ز خون گلو خضابش را

به حجله رفته ببوسد دو دست بابش را

ز بس كه واقعه كربلا غم‌انگيز است

هميشه ديده  ز غصه خونريز است



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۹:۴۰
فايلستان

چو من كسي كه ره مستقيم ميداند

صفاي صوفي و قدر حكيم ميداند

طريق اهل جدل جمله آفتست و علل

ره سلامت قلب سليم مي‌داند

كسيكه حسن تو ديده است و عشق فهميده است

مزاج طبع مرا مستقيم ميداند

چو عشق مظهر حسنست قدر من داني

از آنكه قدر گدا را كريم ميداند

رموز سر محبت حبيب مي‌فهمد

كنوز كنه سخن را كليم ميداند

بدوست دارد اميد و ز خويش دارد بيم

كسي كه معني اميد و بيم ميداند

براه مرگ روانست جاهل غافل

مسافريست كه خود را مقيم ميداند

بسوي حق بود آهنگ عارف حق‌بين

نه حزن باشد او را نه بيم مي‌داند

كسي كه لذت ديدار دوست را يابد

نعيم هر دو جهان كي نعيم مي‌داند

نديده است جمال و شنيده است نوال

كه ترك لذت دنيا عظيم مي‌داند

ميان خوف و رجا زاهد است سر گردان

دو دل شده دل خود را دو نيم ميداند

بگريه رفت ز خود فيض و طفل اشكش را

حساب‌دان هم درّ يتيم ميداند



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۹:۳۹
فايلستان

ذّره ذرّه ز آسياي آسمان افتاده‌ايم

خورده آدم گندم و ما از جنان افتاده‌ايم

همنشين قدسيان بوديم در جنات عدن

حاليا در ظلمت اين خاكدان افتاده‌ايم

پخته نان ما خداي ما و ما از روي جهل

از براي نان بهر در چون خسان افتاده‌ايم

دست پرورد ملايك بوده خورده آب قدس

از بنان قدسيان اينجا بنان افتاده‌ايم

در كنار خويش ما را دوست پرورد و كنون

چون اسيران در ميان دشمنان افتاده‌ايم

بار سنگين امانت را بدوش افكنده‌ايم

از فضولي زير اين بار گران افتاده‌ايم

شكر لله نيستم از جستجو فارغ دمي

آنچه رفت از دست ما در كسب آن افتاده‌ايم

قومي از بهر سراغش پاي از سر كرده‌اند

ماهم از سر همره اين كاروان افتاده‌ايم

زين جهان در پرده ميجوئيم راه آن جهان

در قفس در جستجوي آشيان افتاده‌ايم

گرچه بيرون از زمين است و زمان دلدار ما

ما ببويش در زمين و در زمان افتاده‌ايم

گرچه فوق لامكانست و مكان مقصود ما

از خيالش در مكان ولا مكان افتاده‌ايم

ميفتد عكس جمالش دمبدم بر جان ما

ما بره دنبال اين برق جهان افتاده‌ايم

آفرين بر ديدهٔ حق بين ما كاندر جحيم

در تماشاي بهشت جاودان افتاده‌ايم

آفرين بر ديدهٔ بيناي عشق حق پرست

سجدهٔ حق كرده و پيش بتان افتاده‌ايم



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۹:۳۹
فايلستان

تبسمهاي موج‌گوهر از ابروي پرچينت

تحير صيد مژگان هم بهشتي در نظر دارد

به زير بال طاووس است دل در چنگ شاهينت

وفا سر بر خط عهدت‌كرم فرمانبر جهدت

ترحم بندهٔ‌كيشت‌، مروت امت دينت

زيارتگاه يكتايي‌ست الفت خانهٔ دلها

نگردد غافل از آيينه يارب چشم حق‌بينت



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

حق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۹:۱۹:۳۸
فايلستان

ز حق جوئي نشان الله اكبر

نشان كي ميتوان الله اكبر

نشان از بي‌نشاني ميتوان يافت

نيايد در نشان الله اكبر

برو در عالم اسما سفر كن

مظاهر را بدان الله اكبر

ز اقليم هيولي رخت بر گير

برو تا لا مكان الله اكبر

گذر كن ز آسمان و عرش و كرسي

بسوي كن فكان الله اكبر

حقيقت را به بين اندر مظاهر

وراي جسم و جان الله اكبر

جهان آينهٔ نور حق آمد

درين بين عكس آن الله اكبر

ز خط و خال معني گير و بگذر

صور را با زمان الله اكبر

كبير است و جليلست و عظيمست

نگنجد در جهان الله اكبر

لطيفست و ندارد مثل و مانند

نه پيدا نه نهان الله اكبر

بدو تا با خودي راهت نباشد

بجا در را با من الله اكبر

بمان اين هستي عاريتي را

مگر يابي نشان الله اكبر



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
فايلستان
مركز دانلود فايل
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به فايلستان است. || طراح قالب avazak.ir