نورحق
جنت حسنت چو تجلي كند
باغ شود دوزخ بر هر شقي
ظلمت و نور از تو تحير درند
تا تو حقي يا كه تو نور حقي
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
جنت حسنت چو تجلي كند
باغ شود دوزخ بر هر شقي
ظلمت و نور از تو تحير درند
تا تو حقي يا كه تو نور حقي
خيز علي جان نگر باب دل افكار خويش
بر سر نعشت مكان كرده بحال پريش
عالم و آفاق را ز ناله اش كرده ريش
نگر ز داغت كنون قد كمانم علي
يا رسول الله امان از امت بيدادگر
هيچ ميداني چه كردند با من از بعدت پدر
يا رسو ل الله نمودند غصب حقم اين گروه
روز شب دارم ز ظلم اين جماعت چشم تر
عارضم بيكي پدر از سيلي اعدادبين
هست زهرا يت پريشان از غمت شام و سحر
تا تو بودي عزتم بود است اي باب گرام
تا تو رفتي شد انيسم ديدگان بر مطر
يا رسول الله بعد از تو گروه بي حيا
ظلمها كردند چندان با من بي بال وپر
بر زدند آتش بباب خانه ام قوم عدو
بود جايت خال آندم تا ببيني دخترت
نيم جاني داشت در تن اي امين دادگر
گشته ام دلگير از اين دوره ناپايدار
زندگي ديگر نمي خواهم من خونين جگر
بس كه كردم از فراقت گريه من روز شبان
بس كه مژگان ز هجرت ريخته خون از بصر
قوت من اشك روان گرديد هر شام و سحر
تنگ دل از من شدند اهل مدينه سر بسر
من هم اي بابا شدم بي زار از اين مردمان
خواهم از حق تا بگيرد جان زارم اي پدر
دهر دون با من ره و رسم عداوت را گشود
خيره گرديده است بر من روزگار بد يسر
مادر دهر اي پسر مثل تو سروي نزاد
ز داغت آتش چنان بخرمنم اوفتاد
كه روز شب مي كشم ز هجر روي تو داد
چه نامت هر دم بود ورد زبانم علي
خيمه بي يار هم كوفته ام در برت
مكان علي جان نگر نموده ام بر سرت
عاصي قربان آن طره از خون ترت
از غم تو روز شب اشك فشانم علي
«احد» كه جان ايشان را مدد از نور توحيد است و روح روح ايشان بيافت توحيدست.
راز تو با خداي سخت نكوست
زين قبل هست كار خصم تو زار
رأي عاليت را بحل و بعقل
هست تأييد آسماني يار
راغ و باغ مخالف جاهت
تيره چون چاه و موحشست چو غار
رام شد آسمان بمهر ترا
هست با دشمنت بكينه چو مار
ران تو زين فخر سايد و هست
زين حسد جان حاسدت پر نار
سراي ترا ، شهريارا ، ز نزهت
بهر گوشه صد بوستانست گويي
بروزي رسند از در او خلايق
در او در آسمانست گويي
عدل تو اگر چهره بما بنمودي
ور چشم عنايتت نظر فرمودي
اين جور ، كه رفت بر تنم ، كي رفتي ؟
وين رنج ، كه هست بر دلم ، كي بودي؟
در منزل غم فگنده مفرش ماييم
وز آب دو ديده دل پر آتش ماييم
عالم چو ستم كند ، ستمكش ماييم
دست خوش روزگار ناخوش ماييم