نور
"يخرجهم من الظلمات الي النور باذنه و يهديهم الي صراط مستقيم " قرآن نور است وبه سوي نور كه معرفت خداوند است هدايت ميكند ، پس معرفه الله ، نور است .
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
"يخرجهم من الظلمات الي النور باذنه و يهديهم الي صراط مستقيم " قرآن نور است وبه سوي نور كه معرفت خداوند است هدايت ميكند ، پس معرفه الله ، نور است .
سير بحر غلبات حق است كه در وقت وجد عنان مركب بنده بىواسطه در منازل حقيقت بمشاهدۀ قدس گشت،تا چنانكه در دريا سير يك ماهه بيك روز كند،جوانمرد در اين جذبۀ الهى مسافت همۀ عمر باز برد،كه گفتهاند «جذبة من الحق توازى عمل الثقلين».
آيه شريفه (ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ) (فصلت: ۱۱)، و برخى روايات، آنها را ساخته شده از دخان عناصر و لذا عنصرى مىداند، همگى شكل كروى دارند؛ و از اينرو، اطلاق نام «فلك» بر اين آسمانها مُجاز خواهد بود؛ چنانكه همه مظاهر و تجلّيات ديگر هم اگر در ظاهر كروى نباشند، امّا ميل به استداره دارند و در باطن نيز چنين هستند .
تبديلى كه مظهر تحوّل حضرت حق و مقتضى بيان آيه شريفه (كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ) مىباشد، تبدّل در صور موجودات است.
اعتدال آن باشد كه از طبايع اندر يك جسد جزوهاى متكافى جمع شود بىهيچ تفاوتى و اگر جزوى از اين چهار جزو اندر جسد بيشتر يا كمتر از ياران خويش باشد آنجا اعتدال نباشد و از اين حكم واجب آيد كه مزاجهاى همه مردمان بلكه جانوران يك مزاج باشد و از اينجا معلوم ميشود كه نفس اعتدال، مزاج نيست .
مقدمه الرسالة المعينية مباني رياضي و فيزيكي نجوم را بيان ميكند، سپس در بخشي طولاني به هيئت ميپردازد. در پي آن، بخشي به ساختار جهان زيرفلك قمر، و آخرين بخش به اندازهها و فاصلههاي تمامي اجرام فيزيكي عالم اختصاص دارد. در بخشهاي راجع به ماه و سيارات عُلْوي و زهره و عطارد .
صورتهاى دوازدهگانه عبارتند از حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد سنبله، ميزان، عقرب، قوس، جدى، دلو، و حوت كه به ترتيب به صورتهاى گوسفند، گاو دو پسر بچه كه مشغول گردوبازى هستند، خرچنگ، شير، خوشه، ترازو، عقرب، كمان، بز، دلو، و ماهى است.
تشرف برگرفته از مادۀ «شرف» عربي به معناي برتري دين يا دنيا يافتن، افتخار يافتن و سرافراز شدن و «تشرف» و «تشرف جستن به» در فرهنگ و ادب فارسي به معنا و مفهوم افتخار و شرفِ دركِ حضور بزرگي را يافتن و به خدمت او تقرب جستن، به جايي مقدس يا در فرقۀ ديني و طريقتي عرفاني، شرف ورود يافتن به خانۀ خدا و زيارت امام و امامزاده و پيري مقدس مشرف شدن و عزت و حرمت و شرف به دست آوردن، به كار رفته است .
(انّ الفلسفة استكمالُ النّفس الإنسانيّة بمعرفة حقايقِ الموجودات.)
فلسفه رشد و كمال دادن استعدادهاى درونى در پرتو شناختن حقايق هستى است.
وجود تنها يك مفهوم اعتبارى است ذهن آن را از ماهيت جدا مى كند. پس لازم نيست در خارج زايد بر ماهيت باشد.