صالحان
گويند يكى از جمله صالحان به بازار رفت تا بنده اى خرد. غلامى را نزد او آوردند، گفت: يا غلام! چه نامى؟ گفت: فلان. گفت: چه كار كنى؟ گفت: فلان كار، گفت: نخواهم اين غلام را. غلامى ديگر آوردند به او، گفت: يا غلام! چه نامى؟ گفت: آن كه توأم خوانى. گفت: چه خورى؟ گفت: آن خورم كه تو دهى. گفت: چه پوشى؟ گفت: آنچه توأم پوشانى. گفت: چه كنى؟ گفت: آنچه توأم فرمانى. گفت: چه اختيار كنى؟ گفت: من بنده ام بنده را به اختيار و فرمان چه كار؟ گفت: اين بنده، راستينه است؛ او را بخريد.
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]