خليل
اندرين وادى مرو بى اين دليل
لا احب الافلين گو چون خليل
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
اندرين وادى مرو بى اين دليل
لا احب الافلين گو چون خليل
عوالم به طور كلى سه اند چنانكه انواع ادراك انسانى سه اند .انسان به حسب هر يك از سه نشئه ادراكى خود با نشئه اى از نشئات سه گانه عالم كه مسانخ اوست ارتباط مى يابد , و به حقايق آنها پى مى برد : يا نشئه حس خود به عالم شهادت مطلق , و با نشئه خيال خود كه از آن تعبير به خيال متصل و مثال متصل مى كنند به عالم مثال منفصل , و با نشئه عقل خود به عالم عقل , خلاصه اين كه : ملكت با عالم ملك است , و خيالت با عالم مثال , و عقلت با عالم عقول , قابل حشر با همه اى , و داراى سرمايه كسب همه , از تو حركت و از خدا بركت .
تعليم رشد دادن نفس ناطقه انسانى , يعنى پروراندن روح و غذا به جان دادن است , و تاديب انسان را به اعمال صالحه و شايسته نگاه داشتن است . بنابر موازين عقلى و نقلى علم و عمل انسان سازند . علم مشخص روح انسان يعنى سازنده روان است , و عمل مشخص بدن اخروى اوست . و هر كس به صورت علم و عمل خود بر انگيخته مى شود , و ملكات نفس مواد صور برزخى اند , و انسان را بدنهايى در طول هم اند , و تفاوت اين بدنها به كمال و نقص است.
فن برهان چه لم آن , و چه ان آن , قلب علم منطق و روح آن است . و برهان لنفسه دليل است . و دليل در دليل بودنش دليل نمى خواهد كه آفتاب آمد دليل آفتاب.
حق و ميزان در عدد يكسان بود
آرى آنچه حق بود ميزان بود
هر چه ميزانست آن عين حق است
هر دو از يك اصل مصدر مشتق است
مصدرى كو صرف عدل است و وسط
نى بود تفريط در وى نى شط
جز حق اندر انفس و آفاق چيست ؟
غير ميزان اندرين نه طاق چيست
آنچه بينى كاندرين ارض و سماست
بر اساس حق و ميزانى بپاست
آدمى را حق و ميزانى بود
تا كه اندر راه انسانى بود
دانشى كو علم ميزانست و داد
علم منطق باشد اى نيكو نهاد
هر چه را ميزان امضاء كرده است حق است , و هر چه را حق تصديق كرده است ميزان است , و هر دو به حسب معنى از يك مصدر معنوى كه عدل است مشتق اند .
حق و ميزان چون يوسف و حسن ازل در معيار جسم و جان به يك مقدارند كه افتراقشان را نشايد . يعنى حق و ميزان در اصطلاح علم حروف دو پيكر يك روح اند كه در عدد يكسانند كه گفته اند( : الحروف اشباح , و الاعداد ارواح) .
در قياس اقترانى منطق كه به لحاظ ماده از صناعات پنجگانه : برهان , خطابه , جدل , مغالطه , شعر , بحث مى شود , و به لحاظ صورت از اشكال چهار گانه , عمده صناعت برهان است كه قلب و روح دانش ترازوست.